زاندیشه تو که هست جان در وی
دل چون قفس است و طوطیان در وی
در نعت تواند طوطیان یک یک
همچو لب تو شکر فشان در وی
هر دل که غم تو اندرو نبود
مرده شمرش که نیست جان در وی
از هر دو جهان نشان نمی گیرد
آن دل که تست یک نشان در وی
هرنکته زعلم این چنین عاشق
در تست هزار بحروکان در وی
عرشیست علیه استوی الرحمن
نی چون فلکست واختران در وی
من ازسخن تو لب بهم گیرم
چون کار نمی کند زبان در وی
در ذکر معانی تو می باید
لفظی زگهر هزار کان در وی
آنجا که مقام عاشقان تست
نازل چو زمین شد آسمان در وی
در بحر غمت که بی کنارست آن
ماییم فتاده تا میان در وی
مارا وترا ازین جهان ای جان
هرچند که کردم امتحان در وی
جانیست زحزن عالمی با او
روییست زحسن یک جهای در وی
گر جان منست دلپذیرم نیست
هرچیز(که) ازتو نیست آن در وی
در وصف تو شعر سیف فرغانی
دریست کشیده ریسمان در وی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است در وصف عشق و محبت، که در آن شاعر به توصیف حالت دل و جان خود میپردازد. او دل را به قفس و احساسات را به طوطیان تشبیه میکند که در آن زندانی هستند. شاعر به وجود غم یار اشاره میکند و میگوید که هر دلی که از غم معشوق خالی باشد، جان ندارد. همچنین، او عشق به معشوق را دلیلی برای نابدیل بودن انسانها میداند و بیان میکند که در بطن عشق، عرش و زمین در هم میآمیزند. اثرگذاری کلام معشوق بر دل را ستایش کرده و میگوید که توصیف زیباییهای معشوق فراتر از لفظ و کلمات است. در پایان، شاعر به این نکته اشاره میکند که هر چیز غیر از معشوق برای او ارزشی ندارد و عشق حقیقی در زندگیاش بهجای همه چیز دیگر نشسته است.
هوش مصنوعی: از اندیشه تو که در آن جان نهفته است، دل مانند قفسی است که طوطیان (پرندهها) در آن زندانی هستند.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی توصیف میکند که طوطیان، که به خاطر صدای خوش و زیبا معروفند، به مانند لبهای تو شیرین و خوشنواز هستند. به عبارت دیگر، زیبایی و سخنوری تو چنان است که حتی پرندگان زیبا و خوشصدا نیز نمیتوانند به پای آن برسند و در توستیهایی که میگویند، از شکر و شیرینی لب تو الهام میگیرند.
هوش مصنوعی: هر دلی که در آن غم تو وجود نداشته باشد، آن دل را مرده محسوب کن، زیرا در آن جان و زندگی نیست.
هوش مصنوعی: دلهایی که به محبت تو واقعی و عمیق هستند، از هیچ چیزی جز عشق تو نشان نمیگیرند. آنها هیچ چیز دیگری را نمیخواهند و تمام توجهشان تنها به تو و آثار محبتات معطوف است.
هوش مصنوعی: هر نکته از علم در تو، همچون هزاران دریا و اقیانوس، عمیق و پرمحتواست.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف عرش و مقام الهی میپردازد. نشان میدهد که عرش در مقابل خداوند قرار دارد و به عظمتی اشاره میکند که فراتر از آسمانها و ستارههاست. به عبارت دیگر، عرش به عنوان یک مکان بلند و والامقام معرفی میشود که در آن خداوند رحمان مستقر است و این مقام به گونهای است که قابل مقایسه با سایر عناصر آسمانی و ستارهها نیست.
هوش مصنوعی: وقتی که صحبت تو را میشنوم، دلم به حرفزدن نمیکشد، زیرا زبانم در برابر آن نمیتواند چیزی بگوید.
هوش مصنوعی: برای بیان معانی تو، باید از واژهای استفاده کنیم که مانند جواهری در دل هزاران کانی درخشان باشد.
هوش مصنوعی: جایی که جایگاه عاشقان توست، زمانی که زمین به آسمان تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: در دل غمهای تو که بیپایان است، ما هستیم که در میان آنها قرار گرفتهایم.
هوش مصنوعی: ای جان، تو را از این جهان خواهش میکنم، هرچند که در این دنیا بارها امتحان و آزمایشهای مختلفی را پشت سر گذاشتم.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند از غم و اندوهی که در دنیا وجود دارد، نجات یابد، اما تنها با داشتن چهرهای زیبا و نیکو میتوان به بهشتی دست یافت که در دل او نهفته است.
هوش مصنوعی: اگر روح من دلپذیر است، هیچ چیز دیگری که از تو نیست برایم خوشایند نیست.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و ویژگیهای خاص کسی اشاره دارد و به نوعی به او میگوید که تو همانند خیالی زیبا و عمیق هستی که شاعران در موردش شعر میگویند و او را به تصویر میکشند. این شخص به قدری جذاب است که گویا شاعران برای توصیف او، رشتهای از کلمات بافتهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.