ایا بدور تو از مثل تو جهان خالی
کدام دور ز تو بود یک زمان خالی
تو در میان نه و ذکر تو در میان همه
تو در مکان نه و نبود ز تو مکان خالی
زبان که نیست بذکر تو در دهان گردان
ببرمش که ازو به بود دهان خالی
دلم ز معنی عشقت تهی نخواهد شد
اجل اگر چه کند صورتم ز جان خالی
گداخت بر تن من گوشت همچو پیه از آنک
ز مغز مهر توام نیست استخوان خالی
رهی بکوی تو چون در نیاید و برود
ولیک از او نبود هرگز آستان خالی
ز چنگ عشق تو همچون رباب می نالم
چو دم دهیش نباشد نی از فغان خالی
در آن زمان که ز هستی خویش پر بودم
نبود همتم از قید این و آن خالی
از آفتاب رخت ذره ذره کم گشتم
شود بروز ز استاره آسمان خالی
همای عشق تو پرواز کرد گرد جهان
ندید در خور خود هیچ آشیان خالی
تو وصف خویش همی گو که سیف فرغانیست
بسان صورت دیوار از زبان خالی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عمق عشق و دلبستگی اشاره دارد و بیانگر احساساتی است که شاعر نسبت به معشوق خود دارد. شاعر با استفاده از تصاویری زیبا و تلمیحات، نشان میدهد که وجود معشوق در زندگیاش چقدر حیاتی و ضروری است. او میگوید که حتی اگر بدنش از روح خالی شود، عشق به معشوقش هرگز از دلش زدوده نخواهد شد. همچنین، شاعر به تنهایی و کمبودها در جهان بدون معشوق اشاره کرده و بر این نکته تأکید میکند که عشق واقعی هیچگاه نمیتواند خالی باشد. شاعر ضمن بیان این احساسات، به ناتوانی زبان در بیان عمق این عشق و همچنین به حساس بودن عشق در عالم وجود اشاره میکند. به طور کلی، این شعر تجلیگاه عشق و نیاز مبرم انسان به معشوق است.
هوش مصنوعی: آیا هیچ دنیایی بدون وجود تو میتواند خالی باشد؟ آیا هیچ زمانی وجود داشته که از وجود تو خالی باشد؟
هوش مصنوعی: تو در دل همه چیز هستی و نام تو در میان همه وجود دارد. تو در همه جا حاضر هستی و هیچ مکانی نیست که از وجود تو خالی باشد.
هوش مصنوعی: اگر زبانم به ذکر نام تو نرسد، آن را ببر و بگذارم که از آن دهان خالی بهتر است.
هوش مصنوعی: دل من هرگز از عشق تو خالی نخواهد شد، حتی اگر مرگ چهرهام را از زندگی بیروح کند.
هوش مصنوعی: بر تن من گوشت مانند چربی ذوب شده است، زیرا از عمق مهر و محبت تو چیزی در من نیست که مانند استخوانی خالی باشد.
هوش مصنوعی: وقتی به سوی تو نمیتوانم بروم و از تو دور میشوم، اما هرگز راه تو خالی نخواهد بود.
هوش مصنوعی: از درد عشق تو همچون سازی میزرم و مینالم، اگر دم به دم صدایی از تو نشنوم، صدای خودم هم از فریاد پر نخواهد بود.
هوش مصنوعی: در آن زمان که احساس وجود و هستی خود را به طور کامل تجربه میکردم، آرزو و تلاشم از وابستگی به دیگران و مسائل مختلف آزاد بود.
هوش مصنوعی: از خورشید نور و جمال تو کم کم میشود و روزی میرسد که آسمان از ستارهها خالی میگردد.
هوش مصنوعی: پرندهای که عشق تو را در دل دارد، به پروازی بلند در جهان میرود، اما در مسیرش هیچ جای خالیای که شایستهاش باشد نمییابد.
هوش مصنوعی: تو درباره خود میگویی که از نظر هنری و شخصیت به کسی مانند سیف فرغانی هستی، اما در واقع مانند دیواری هستی که از درون خالی است و هیچ معنا یا محتوا ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مباد دل ز هوای تو یک زمان خالی
که اعتبار ندارد تنی ز جان خالی
همای عشق تو را هست آشیان دل من
مباد سایه آن مرغ از آشیان خالی
در آن جهان نبود مایه هیچ جانی را
[...]
مباد دل ز هوای تو یک زمان خالی
که بی هوای تو دل تن بود ز جان خالی
همای عشق ترا هست آشیانه دلم
مباد سایه این مرغ از آشیان خالی
ز روی تو ز زمین تا بآسمان پرنور
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.