گربشنوی که ناله کند دردمند عشق
عیبش مکن اگرچه نباشی نژند عشق
درجان چو نور عشق نداری دلیت نیست
زیرا که پای دل بود ازبهر بند عشق
رختی است بهر منزل جانها گلیم فقر
رخشی است بهر رستم دلها سمند عشق
داروی جان و مرحم دلهای خسته اند
قومی بتیر غمزه او دردمند عشق
دامن ز خود فشانده و دست اندر آستین
پای از جهان برون و سر اندر کمند عشق
چون خوشه کوب خورده گاو جهان نیند
زآن کرده اند دانه دل را سپند عشق
جاه رفیع دنیی دون آرزو کنی
با پست همتان ننشیند بلند عشق
چندانکه کار تو بپسند تو می رود
می دان که خدمتی زتو ناید پسند عشق
عشقت ز زحمت دو جهان باز می خرد
بفروش هرچه داری و بنیوش پند عشق
اینست کار او که ببرد ترا زتو
واصل شوی چو صبر کنی برگزند عشق
ای تلخ کام هستی خود مانده همچو سیف
گر خوش دلی خوهی بدهان گیر قند عشق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و دردهای ناشی از آن پرداخته است. شاعر میگوید که اگر کسی در درد عشق ناله کند، نباید او را سرزنش کرد، حتی اگر خود در عشق رنج نمیکشد. عشق نور زندگی است و دلدار برای وجود دل لازم است. عشق مانند گلیم فقر است که جانها را به یکدیگر میسازد و مانند اسبی است که دلها را مینوازد. این عشق، دارو و مرهمی برای دلهای خسته است. شاعر همچنین بر این نکته تأکید میکند که عشق در چالشها و دردها به انسان معنا میدهد و از او میخواهد که برای درک عشق، از خواستههای دنیایی خود بگذرد. در نهایت، او به نوید خوشی و شیرینی عشق اشاره میکند و از کسانی که تلخکام هستند میخواهد تا با گرفتن طعم شیرین عشق، دلشان را شاد کنند.
هوش مصنوعی: اگر صدای ناله کسی را شنیدی که به خاطر عشق در رنج است، او را سرزنش نکن، حتی اگر خودت درگیر غم عشق نباشی.
هوش مصنوعی: اگر در خود عشق را احساس نمیکنی، دل تو وجود نخواهد داشت؛ زیرا دل برای ارتباط و وابستگی به عشق ساخته شده است.
هوش مصنوعی: پوششی برای روحها وجود دارد که نماد خستگی و فقر است، و در عین حال، عشق به مانند اسبی است که دلها را به جلو میبرد و به سفر میکشاند.
هوش مصنوعی: در این شعر به قدرت و تاثیر چشمان زیبا و نازک معشوق اشاره شده است. چشمان او، همچون دارویی برای جان و آرامشبخش دلهای خسته است. افرادی که درگیر عشق و غم هستند، از نگاه او تسکین مییابند و به نوعی از دردی که دارند، رهایی مییابند.
هوش مصنوعی: پای خود را از دنیا بیرون گذاشتهام و دامن را از خود دور کردهام، در حالی که عشق مرا اسیر خود کرده است.
هوش مصنوعی: وقتی که خوشهها زیر پا و با شدت کوبیده میشوند، زمین جهان را ترک نمیکند و به همین ترتیب، عشق دل را به مانند دانههای نازک و ارزشمند تبدیل میکند.
هوش مصنوعی: اگر آرزوی داشتن مقام و جایگاه بلندی در این دنیا را داشته باشی، نباید با کسانی که در سطح پایینتری قرار دارند، همنشین شوی، زیرا عشق حقیقی به تو اجازه نمیدهد که در کنار آنها بمانی.
هوش مصنوعی: هر چه قدر که تو در کارهایت رازی را جلب میکنی، بدان که عشق هرگز از آن خدمات خالی نمیماند.
هوش مصنوعی: عشق تو به اندازهای ارزشمند است که از زحمات این جهان و آن جهان هم فراتر میرود. بنابراین، هر چه که داری بفروش و پندهای عشق را بشنو.
هوش مصنوعی: این کار اوست که تو را از خودت دور کند و اگر بر سر عشق صبر کنی، به او نزدیک شوی.
هوش مصنوعی: اگر در زندگی دچار تلخی و ناکامی هستی و از آن رنج میکشی، بهتر است که خوشبختی و شادی را در آغوش بگیری. اگر میخواهی زندگیات شیرین شود، به جای تلخی، عشق و محبت را در وجود خود بپذیر و با آن زندگی کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مجنون منم گریخته عمری ز بند عشق
افتاده باز در پی دل در کمند عشق
از شاخ عمر میوه شادی نچیده است
دستی که کوته است ز نخل بلند عشق
در سنگلاخ سینه من شعله های آه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.