گنجور

 
سیف فرغانی

چون برآمد آفتاب از مشرق پیراهنش

ماه رقاصی کند چون ذره در پیرامنش

از لباس بخت عریانم و گرنه کردمی

دست در آغوش او بی زحمت پیراهنش

دست بختم برفشاند آستین تا ساق عرش

گر بگیرد پای او گردم بسر چون دامنش

نرگس اندر بوستان رخساره او دید و گفت

حال بلبل بین و با گل عمر ضایع کردنش

راستی جز شربت وصلش مرا دارد زیان

گر طبیبم احتما فرماید از غم خوردنش

زآرزوی او همی خواهد که همچون ماهتاب

افتد از بام فلک خورشید اندر روزنش

وصل و هجر دوست می کوشند هریک تا کنند

دست او در گردنم یا خون من در گردنش

با قد و بالای آن مه سرو را ای باغبان

یا بجای خویش بنشان یا ز بستان برکنش

دامن دلهای ما پر خار انده کرد باز

آنکه هر ساعت کند پیراهنی پر گل تنش

گر ملامت گر نداند حال شبهای مرا

زآفتاب روی او چون روز گردد روشنش

سیف فرغانی بدو نامه نمی یارد نوشت

ای صبا هر صبحدم می بر سلامی از منش

 
 
 
سعدی

تا چه خواهد کرد با من دور گیتی زین دو کار

دست او در گردنم یا خون من در گردنش

سیف فرغانی

همین شعر » بیت ۷

وصل و هجر دوست می‌کوشند هر یک تا کنند

دست او در گردنم یا خون من در گردنش

امامی هروی

وه که پیدا می کند هر دم ز روی روشنش

فتنه ای در زلف شهر آشوب و چشم پر فنش

چشم او هر ساعت آبستن به روزی روشنست

خط دستورست پنداری شب آبستنش

هر سحر پیراهنی در بر قبا کرد آسمان

[...]

سعدی

چون برآمد ماه روی از مطلع پیراهنش

چشم بد را گفتم الحمدی بدم پیرامنش

تا چه خواهد کرد با من دور گیتی زین دو کار

دست او در گردنم یا خون من در گردنش

هر که معلومش نمی‌گردد که زاهد را که کشت

[...]

حکیم نزاری

هر که ما را دوست دارد خلق گردد دشمنش

ترک خود باید گرفت آن را که باید با منش

هرکه گامی زد درین ره اختیارش شد ز دست

وآن که سر پیچید ازین در خون خود در گردنش

این قبول از دوست می باید که باشد قصّه چیست

[...]

امیرخسرو دهلوی

آیتی از رحمت آمد، گر چه سر تا پا تنش

هم دعایی می دهم از سوز دل پیرامنش

سوخت جان و شعله ای نامد برون در پیش او

زانکه ترسم دل بسوزد ناگه از سوز منش

شمع را سوزد دل پروانه چون روشن نبود

[...]

سیف فرغانی

آن دلارامی که آرامی نباشد با منش

کرد شام عاشقان چون صبح روی روشنش

آستین از رو چو برگیرد ترا روشن شود

کآفتاب حسن دارد مطلع از پیراهنش

زآن بحبل شعله خود همچو دلو از چاه آب

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه