گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سیف فرغانی

مست عشقت به خود نیاید باز

ور بِبُرّی سرش چو شمع به گاز

ای به نیکی ز خوب‌رویان فرد

وی به خوبی ز نیکوان ممتاز

هرکه در سایهٔ تو باشد نیست

روز او را به آفتاب نیاز

هرکه را عشق تو طهارت داد

در دو عالم نیافت جای نماز

قبله چون روی توست عاشق را

دل به سوی تو به که رو به حجاز

عشق تو در درون ما ازلی‌ست

ما نه اکنون همی کنیم آغاز

هیچ بی‌درد را نخواهد عشق

هیچ گنجشک را نگیرد باز

عشق بر من ببست راه وصال

شیر بر سگ نمی‌کند در باز

تا سخن از پی تو می‌گویم

بلبل از بهر گل کند آواز

عشق سلطان قاهر است و کند

صد چو محمود را غلام ایاز

همچو فرهاد بی‌نوایی را

عشق با خسروان کند انباز

هرکه از بهر تو نگفت سخن

سخنش در حقیقت است مجاز

دلم از قوس ابروت آن دید

که هدف از کمان تیرانداز

به تو حسن تو ره نمود مرا

بوی مشک است مشک را غمّاز

نوبت توست سیف فرغانی

به سخن شور در جهان انداز

کآفرین می‌کنند بر سخنت

شکر از مصر و سعدی از شیراز

سوز اهل نیاز نشناسد

متنعم درون پردهٔ ناز

 
 
 
سعدی

هر متاعی ز معدنی خیزد

شکر از مصر و سعدی از شیراز

سیف فرغانی

همین شعر » بیت ۱۶

کآفرین می‌کنند بر سخنت

شکر از مصر و سعدی از شیراز

رودکی

زندگانی چه کوته و چه دراز

نه به آخر بمرد باید باز؟

هم به چنبر گذار خواهد بود

این رسن را، اگر چه هست دراز

خواهی اندر عنا و شدت زی

[...]

فرخی سیستانی

سرو ساقی وماه رود نواز

پرده بر بسته در ره شهناز

زخمه رودزن نه پست ونه تیز

زلف ساقی نه کوته ونه دراز

مجلس خوب خسروانی وار

[...]

ابوالفضل بیهقی

زندگانی چه کوته و چه دراز

نه بآخر بمرد باید باز؟

هم بچنبر گذار خواهد بود

این رسن را اگر چه هست دراز

خواهی اندر عنا و شدّت زی‌

[...]

ناصرخسرو

ای تو را آروزی نعمت و ناز

آز کرده عنان اسپ نیاز

عمرت از تو گریزد از پس آز

تو همی تاز در نشیب و فراز

بر در بخت بد فرود آید

[...]

مسعود سعد سلمان

چند گویی که نشنوندت راز

چند جویی که می نیابی باز

بد مکن خو که طبع گیرد خو

ناز کم کن که آز گردد ناز

از فراز آمدی سبک به نشیب

[...]

مشاهدهٔ ۵ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه