چو پرده از رخ چون آفتاب برداری
ز شرم روی تو نور از قمر فرو ریزد
ز شرم چهره معنی نمای تو بیم است
که رنگ حسن ز روی صور فرو ریزد
چو شعر بنده بخوانی و در حدیث آیی
شکر چو آب از آن لعل تر فرو ریزد
ز کان لطف تو اندر بهای خاک درت
گهر برد بعوض هرکه زر فرو ریزد
تویی چو میوه درین باغ و نیکوان زهرند
چو شاخ میوه برآرد زهر فرو ریزد
در این هوا که مرا مرغ دل بپروازست
چه جای زاغ که سیمرغ پر فرو ریزد
ز دیده بر سر کوی تو سیف فرغانی
چه جای اشک که خون جگر فرو ریزد
ز پسته چون تو بخندی شکر فرو ریزد
سخن بگو که ز لعلت گهر فرو ریزد
ز لطف لفظ (تو) آبست و لعل تو شکر
شکر ز پسته و آب از شکر فرو ریزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت معشوق میپردازد. شاعر ابتدا میگوید که اگر پرده از چهره تو برداشته شود، نور چهرهات از قمر نیز بیشتر خواهد بود. همچنین، او به زیبایی چهره معشوق اشاره میکند و از ترس کمرنگ شدن زیبایی او صحبت میکند. وقتی معشوق شعری از شاعر را میخواند، از دهان او شکر (نیکویی) میریزد. شاعر معشوق را به میوهای در باغ تشبیه میکند که زیباییاش موجب میشود دیگران از آن بهرهمند شوند. در پایان، او به تأثیر کلمات معشوق بر خود اشاره کرده و میگوید از صحبت کردن تو، زیبایی و نعمتها بر من سرازیر میشود. شاعر به شیوهای عشق و زیبایی را در کلمات توصیف کرده و اشاراتی به احساسات عمیق خود دارد.
هوش مصنوعی: وقتی که پرده را از چهرهات برداری، مانند آفتاب، شرم بر چهرهات نمایان میشود و نوری که از ماه میتابد، در برابر زیبایی تو کمرنگ میشود.
هوش مصنوعی: به خاطر شرم، چهرهات نمیتواند زیباییات را به درستی نشان دهد، زیرا ممکن است رنگ زیباییات از روی صورتت محو شود.
هوش مصنوعی: وقتی شعر من را میخوانی و در گفتگو حاضر میشوی، شکر مانند آب از آن لعل (دهان) تو فرو میریزد.
هوش مصنوعی: محبت و مهربانی تو به قدری ارزشمند است که در برابر هر چیزی که دیگران برایت ارائه میدهند، خود را به خاک درگاهت نیز میفروشم. ارزش رفتار و محبت تو فراتر از هر نوع ثروت و گوهری است که دیگران ممکن است به من بدهند.
هوش مصنوعی: تو مانند میوهای در این باغ زیبا هستی، اما برخی از نیکوکاران مانند شاخهای میوه هستند که زهرشان بر زمین میریزد.
هوش مصنوعی: در این شرایط که دل من به پرواز و آزادی میخواهد، دیگر جایی برای زاغی نیست که بتواند جلوی پرواز سیمرغ را بگیرد.
هوش مصنوعی: از دیدهام بر سر کوی تو، ای سیف فرغانی، چه نیازی به اشک است وقتی که خون وجودم بر زمین میریزد؟
هوش مصنوعی: وقتی تو با خندهات مانند پسته شیرین میشوی، سخنها مانند شکر جاری میشود. حرف بزن که از لبانت مانند مروارید، زیبایی و ارزش فراوان بیرون میآید.
هوش مصنوعی: به خاطر نعمت و زیبایی وجود تو، زبان پر از شیرینی و دلپذیری است. زیبایی تو مانند شکر و لعل است، و از این شکر، خوشی و شادی به دوسری میریزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.