کسی کو غم عشق جانان نداشت
چو زنده نفس می زد و جان نداشت
گدای توام ای توانگر بحسن
چنین مملکت هیچ سلطان نداشت
تویی آن شفایی که بیمار دل
بجز درد تو هیچ درمان نداشت
دلی را که اندوه تو جمع کرد
غم هر دو کونش پریشان نداشت
از آن مشتغل شد بشیرین خود
که خسرو چو تو شکرستان نداشت
بملک ارسکندر بود مفلس است
که همچون خضر آب حیوان نداشت
بخارست جانی که عاشق نشد
دخانست ابری که باران نداشت
غم عشق خور سیف اگر زنده ای
هر آنکس که این غم نخورد آن نداشت
مرو بی محبت که مفتی عشق
چنین مؤمنی را مسلمان نداشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به غم عشق و تأثیر آن بر زندگی انسان اشاره میکند. او بیان میکند که کسی که غم عشق را احساس نکرده، زنده نیست و بدون عشق هیچ شادی و حسی ندارد. او از محبوب خود میخواهد که دردی را که عاشقان تحمل میکنند، درک کند و بر این نکته تأکید میکند که غم عشق، بزرگترین و حقیقتاً درمان ناپذیرترین دردی است که انسان با آن مواجه است. شاعر به مقام و قدرت عشق اشاره میکند و میگوید حتی بزرگترین پادشاهان نیز نمیتوانند جایگاه عاشق را پیدا کنند. در نهایت، او عشق را به عنوان ضروریترین عنصر زندگی معرفی میکند و بدون آن، زندگی بیمعنی است.
هوش مصنوعی: کسی که در عشق محبوبش غمی ندارد، هرچند نفس میکشد، در واقع زنده نیست و روحی ندارد.
هوش مصنوعی: من به خاطر زیبایی و شکوه تو، به خاکساری و گدایی افتخار میکنم، زیرا هیچ پادشاهی در این سرزمین به اندازهی تو با کرامت و نعمت نیست.
هوش مصنوعی: تو همانی که به درد دل بیمار، تنها تو میتوانی درمانی ارائه دهی و جز تو هیچ چیز دیگری نمیتواند به او کمک کند.
هوش مصنوعی: دلی که به خاطر غم تو پر شده است، دیگر هیچ غمی از دو جهان را نمیتواند تحمل کند.
هوش مصنوعی: بشیرین به قدری مشغول و غرق در خود بود که هیچ گونه دارایی و زیبایی مانند تو، خسرو، نداشته است.
هوش مصنوعی: در سرزمین اسکندر، کسی که فقیر است، مانند خضر که آب جاودان را نداشت، بیبهره است.
هوش مصنوعی: بخارست، کسی که عاشق نشده مثل بخاری است که هیچ شعفی ندارد؛ مانند ابری که هرگز باران نباریده است.
هوش مصنوعی: اگر زندهای، پس غم عشق را بپذیر که هر کسی که این غم را تجربه نکرده، هیچ چیزی از عشق را نداشته است.
هوش مصنوعی: اگر بدون محبت بروی، فکر نکن که چنین عاشق مؤمنی را کسی مسلمان میداند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حزین، از جهان دژم، خاطرم
سر و برگ یک موی سامان نداشت
ببین نارسا طالع چاک را
که از تنگی عیش، میدان نداشت
گریبان اگر بود، دامن نبود
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.