قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۱۱ - در مدح صدراعظم
... آنکه زان سیل که از ابر نوالش خیزد
نگذرد گر همه چرخست شناور به شناه
فلکش بندگی جاه کند با رفعت ...
... اندر آن بزم که قدر تو بود صدرنشین
چرخ را جای نشستن نبود جز درگاه
انوری دید به خواب آنکه جلال الوزرا ...
... بر زبان این سخنان نیز رود گاه به گاه
با من ار چرخ به کینست تویی بر سر مهر
کم مباد از سر من لطف تو و سایه شاه ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۱۴ - در ستایش وزیر بی نظیر میرزا ابواقاسم قائم مقام فرماید
... خدایگان وزیران که خور ز رشگ رخش
به چرخ مات شود چون ز فر فرزین شاه
دلیل دعوی یکتاییش بس اینکه سپهر ...
... به دهر امر تو قاهر چو باز بر تیهو
به چرخ حکم تو غالب چو شیر بر روباه
سزد که مدح کنم این مدیح دلکش را ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۱۸ - و له فی المدیحه
... از مطلع طبعم دگر زد مطلعی تابنده سر
خورشید گویی جلوه گر بر چرخ دوار آمده
خرم دو عید دلگشا اینک پدیدار آمده ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۱۹ - مطلع ثانی
... اجرام انجم نیت این تابنده هر ساعت چنین
رشحیست بر چرخ برین کز ابر آذار آمده
هر قطره یی کاندر هوا باریده از ابر عطا
از شرم جودت قهقرا بر چرخ دوار آمده
الای گردون پست تو هستی جود از هست تو ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۲۰ - در ستایش پادشاه علیین جایگاه محمدشاه غازی
... سلطان عدوبند محمدشه غازی
کز هیبت او دل به بر چرخ طپیده
بربودن نیران جحیمش شود اقرار ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۲۲ - در مدح شاهنشاه ماضی محمدشاه غازی طاب الله ثراه گوید
... سرو را زین غصه گو در باغ خون دل گری
ماه را زین قصه گو از چرخ سوی گل گرای
تا بهشتی روی من بر خاک تا ری سود چهر ...
... هر دو آمد غمزدای و هر دو آمد جان فزای
هم مبادش گرد بر دامن ز چرخ گرد گرد
هم مبادش درد بر خاطر ز دیر دیرپای ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۲۳ - در مدح شاهزاده حسنعلی میرزای شجاع السلطنه فرماید
... یا شرزه هژبریست عدو خوار بغابی
در ملک جهان دیده نه چرخ ندیده
چون دانش تو شیخی و چون بخت تو شابی ...
... چون موج زند لجه جود تو نماید
بر ساحت او قبه نه چرخ حبابی
خیاط ازل دوخته از جامه نه چرخ
بر قامت اقبال تو کوتاه ثیابی ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۲۷ - در مدح مقر بالخاقان معتمدالدوله منوچهرخان فرماید
... داور گیتی منوچهر آنکه برسودی به عرش
چرخ چارم گر چنین خورشید تابان داشتی
کی ربودی اهرمن زانگشت جم انگشتری ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۳۰ - و له فی المدیحه
آوخا کز کین چرخ چنبری
رنج را بر عیش دادم برتری ...
... آنکه خط استوا و خط قطب
کرده چرخ حشمتش را محوری
باشد از تاثیر نوش رافتش ...
... بر ثریا راه یابد از ثری
چرخ رویاند ز خاک کشتگان
گونه گونه لالهای احمری ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۳۲ - در ستایش شاهزاده آزاده حسنعلی میرزای شجاع السلطنه فرماید
... از دو کمند گیسوان وز دو کمان ابروان
بسته دو دست جاودان داده به چرخ چنبری
گر به دو زلفکان او شاه طغان نظر کند ...
... مغز سر ده آک را طعمه مار حمیری
آهوی چرخ رام او شیر فلک به دام او
ملک فلک به کام او بر ملکش بهادری ...
... داور کشور عجم وارث تاج نوذری
چرخ به پیش موکبت غاشیه برکتف کشد
ماه نوت شود عنان چرخ کند تکاوری
خصم تو مار جانگزا تیر تو آتشین قبا ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۳۷ - و له من کلامه
... تا دوصد فرسنگم از دانش جدا دارد همی
چون به چرخ آید بتابد روی هر ساعت زمن
نسبتی مانا به چرخ بی وفا دارد همی
رند و قلاشست در ظاهر ولیکن در نهفت ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۳۹ - در مدح امیرالامراء العظام حسینخان نظامالدوله فرماید
... گر خلد نهم خوانمت از خلق همینی
ور چرخ دهم دانمت از قدر همانی
از فخر در ایوان سخا صدرنشینی ...
... صدرا به ثنای تو زبان تا بگشودم
بربسته در غم به رخم چرخ کیانی
ز الطاف تو غیر از غم خوبان به دلم نیست ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۴۱ - در ستایش امیر بی نظیر الله قلیخان ایلخانی قاجار فرماید
... از ما ارنی از تو لن ترانی
ای چرخ هنر را دل تو محور
وی کاخ کرم راکف تو بانی ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۴۳ - و له فی المدیحه
... ز بهر آنکه نماید سجود خاک درش
شدست یکسره اندام چرخ پیشانی
زهی به گردش نه گوی آسمان جسته ...
... مجله ایست مسجل دفاترکرمت
که صح ذلک چرخش نموده عنوانی
نیی رسول و ترا نیست در زمین سایه ...
... چنان شدی که به یک لحظه از تفاطر او
شدی سفاین نه چرخ سفله طوفانی
از آن به روز وغا تیغ آتش افشانت ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۴۴ - در مدح خاتم انبیا محمد مصطفی و امام عصر عجل الله فرجه و ستایش محمدشاه غازی و جناب حاجی میرزا آقاسی گوید
... معاذالله اگر با آسمان روزی به خشم آید
نماید چین ابرویش به جسم چرخ سوهانی
بلا تخمست و تنها کشت و روز کینه تابستان ...
... چه شش مه رفت جاری گشت دریایی خروشنده
که از طغیان هر موجش شدی نه چرخ طوفانی
مر آن را نهر سلطانی لقب بنهاد و می زیبد
کزین نام نکو موجش زند بر چرخ پیشانی
چو آن نهر از ره شش پیر آمد به که تاریخش ...
... نمود ازکتف هر سرباز خسرو نیش ثعبانی
ز بانگ توپ کر شد چرخ و دودش رفت تا جایی
که شد خورشید کافوری سلب را جامه قطرانی
همیشه بانگ رعد از چرخ آید بر زمین وینک
غو رعد از زمین بر آسمان شد اینت حیرانی ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۴۶ - در ستایش جناب جلالت مآب میرزا کاظم نظام الملک دام مجده گوید
... نیارد تاب کاموس کشانی
از آن خندد به خصمت هر زمان چرخ
که بید روی بختش زعفرانی ...
... که هم والکاظمین الغیظ خوانی
الا یا سرورا از چرخ دارم
حدیثی خوش چو وحی آسمانی ...
... رسد بس رنجهای رایگانی
مهل تا این ستم با او کند چرخ
چه شد آن خصلت نوشیروانی ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۴۷ - در مدح اسدالله الغالب علیبن ابیطالب علیه السلام و ستایش محمد شاه مرحوم
... به دست امر عنان قضا بگردانی
نه آفتاب و مهست اینکه چرخ روز شبان
به طوع داغ ترا می نهد به پیشانی ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۴۸ - در مدح شاهنشاه مبرور محمد شاه مغفور طابالله ثراه گوید
... گفت هر بوسه که امروز دهی در عوضش
دهمت ملکی چون چرخ بدان پهنایی
ختن و روم ترا بخشم از آغاز چنانک ...
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۴۹ - در مدح هژبر سالب و شهاب الله الثاقب اسدالله الغالب علی ابن ابیطالب علیه السلام گوید
... اگر از رفعت قدر بلند او شود آگه
عنان خویش زی پستی گراید چرخ مینایی
به خورشید فلک نسبت نباید داد رایش را ...
قاآنی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵
آن نه رویست که یک باغ گل و نسرینست
وان نه خالست که یک چرخ مه و پروینست
شادیی راکه غمی هست ز پی شادی نیست ...