گنجور

 
۸۲۱

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۰ - چیستان و گریز به مدح خواجه ابوطاهر عمر

 

... کش ز نابودها خبر باشد

چرخ با قدر او زمین گردد

بحر با طبع او شمر باشد ...

... که درو این چنین سیر باشد

تا همی چرخ پر ستاره بود

تا همی ابر پر مطر باشد ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۲۲

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۱ - گفتگو از روشنان فلکی و سیاهکاری آنان

 

... اگر چه طبع مرا زان کلام ارزانند

ز چرخ عقلم زادند وز جمال و بقا

ستارگان را مانند و جاودان مانند ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۲۳

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۵ - در مدح سلطان ظهیرالدوله ابراهیم

 

... دیده اقبال تو بیدار باد

چرخ را با حاسدت آویز باد

بخت را با دشمنت پیکار باد ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۲۴

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۶ - در مدح علاءالدوله سلطان مسعود

 

... تا شاه شب همیدون هر شب ز شاه روز

بر چرخ گاه خنجر و گاه چون سپر شود

چون شاه روز بادی و چون شاه شب کز آن ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۲۵

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۷ - در مدح ارسلان بن مسعود

 

... عیار ملک بپالود خنجر پولاد

چهارشنبه روزی که از چهارم چرخ

سعود ریخت همی مهر بر تکین آباد ...

... چنانکه زلزله در کوهسار و بحر افتاد

به رای روشن مهر و به قدر عالی چرخ

به حزم ثابت کوه و به عزم نافذ باد ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۲۶

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۸ - هم در ستایش او

 

... دولت رکاب سازد و نصرت عنان کند

بر باد پیشی آرد و بر چرخ برزند

هر باره ای که روز شغب زیر ران کند ...

... جودت همی به روزی خلقان ضمان کند

مژده تو را ز چرخ که چرخ ای ملک همی

بر ملک و عمر تو رقم جاودان کند ...

... جشنی خجسته کردی و این تهنیت تو را

خورشید نورگستر و چرخ کیان کند

وان جشن را بدان به حقیقت که روزگار ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۲۷

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - باز در مدح او

 

... از بهر خدای را چرا کرد

باقی بادی که عدل را چرخ

در ملک تو سایه بقا کرد

مسعود سعد سلمان
 
۸۲۸

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - در تهنیت تولد خسرو ملک فرزند ملک ارسلان

 

... به فتح و نصرت لشکر کشد به هفت اقلیم

که بخت رایت او را بر اوج چرخ کشید

امید ملک بدو شد قوی و باد قوی ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۲۹

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۲ - در تسلیت یکی از اکابر

 

... نیافتیم چو تسلیم هیچ دستآویز

چو کار چرخ همی هیچ معتبر نبود

بنا نهاد خرد بر اگر فرود آید ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۳۰

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۵ - ستایش سلطان علاء الدوله مسعود

 

... تازد همی سپاه و گشاید همی حصار

تا این زمانه متلون به سعی چرخ

آیین دیگر آرد هر سال چند بار ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۳۱

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - در مدح ابونصر فارسی

 

جهان را چرخ زرین چشمه زرین می زند زیور

از آن شد چشمه خورشید همچون بوته زرگر ...

... بهشت شادمانی را ز دست جود او کوثر

بود بنیاد عزمش را ز چرخ بیستون کوشش

سزد کشتی حزمش را ز کوه بیستون لنگر ...

... نروید شاخ بی ابرو نخیزد ابر بی دریا

نباشد مهر بی چرخ و نگردد چرخ بی محور

به دست بخت هر چیزی که آن بهتر بود بستان ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۳۲

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۱ - مدیح سلطان مسعود

 

چون چرخ قادر آمد و چون دهر کامگار

خسرو علاء دولت سلطان روزگار ...

... نگرفت هیچ گوهر ملک تو را عیار

بر غور کارهای تو واقف نگشت چرخ

گفت اینت بختیاری ای شاه بختیار ...

... در بند بنده را ملکا بیش ازین مدار

تندست شیر چرخ اجازت مکن بدان

کو بیگناه جان چو من کس کند شکار ...

... تأیید جفت و بخت به کام و فلک غلام

دولت رفیق و چرخ مطیع و خدای یار

خورشید ملک داده هوای تو را فروغ ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۳۳

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۲ - مدح ثقة الملک طاهر بن علی

 

... چون بزایی هم اندر آن ساعت

به سوی چرخ برفرازی سر

باز هر بچه ای که زاد از تو ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۳۴

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۳ - جواب قصیده محمد خطیبی و انکار بر آثار کواکب و شکایت از حبس خود و مدح ثقة الملک طاهر و سلطان مسعود

 

... تو ای برادر خود را میفکن از ره راست

ز چرخ و اختر هرگز نه خیر دان نه شر

همه قضا و قدر کردگار عالم راست ...

... بلای ما همه قزدار بود و چالندر

من و تو هر دو فضولی شدیم و چرخ از بیخ

بکندمان و سزاوار بود و اندر خور ...

... به پیش جودش دریا کم آید از فرغر

بلند قدرش کرده ست وصف چرخ زمین

گشاده طبعش کرده ست نعمت بحر شمر ...

... نجسته اند ز دریای فضل او معبر

ز اوج همت او چرخ ها شود تیره

ز موج بخشش او گنج ها برد کیفر ...

... به دوست گردان اقبال دین و ملک آری

نگردد اختر بی چرخ و چرخ بی محور

برستم از همه غم کو به چشم بخشایش ...

... نخوانده ایم که نتوان ز گیتی ایمن بود

ندیده ام که نتوان ز چرخ کرد حذر

کزین زمانه بسی چنگ و پربیفکندست ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۳۵

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۵ - در شکرگزاری از آغاز پادشاهی سیف الدوله محمود

 

... هست بر خلعت مرا خورشید تابنده هزار

ور بود بر چرخ گردنده همیشه سعد نحس

خلعتم سعدیست کانرا هیچ نحسی نیست یار ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۳۶

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۶ - مدح سلطان مسعود و اظهار امیدواری در شصت سالگی

 

... عقل نداندش گرفتن عیار

قدر تو آن چرخ که گویی مگر

چرخ مثالیست از آن مستعار

ملک نشاندست تو را بر کتف ...

... باده جود تو نیارد خمار

چرخ چو رای تو نیابد مجال

کوه چو گنج تو نیابد یسار ...

... گردن شیران سر آن گاوسار

چرخ ز تو کور شود روز رزم

مهر ز تو نور برد روز بار ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۳۷

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۸ - ستایش ثقة الملک

 

... کارسازان کام های تو اند

بر خم هفت چرخ هفت اختر

دیده و عمر روز را کیوان ...

... وز برای نشاط مجلس تو

زهره بر چرخ گشت خنیاگر

گه و بیگه عطارد جادو ...

... زنده بودن نیایدم باور

چون مرا در نوشت گردش چرخ

شخص من شد به زیر خاک اندر ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۳۸

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۰ - مدح ابونصر پارسی

 

... تیغ ها حبس نیام و مرکبان بند جدار

زآن نهنگ کوه شخص وز آن هژبر چرخ دور

زآن هیون ابر سر وز آن عقاب باد سار

کوه با مغز کفیده چرخ بار روی سیه

ابر با پر شکسته باد با پای فگار ...

... یک سوار رزم ساز از پیش تو بیرون نشد

اینت سعی چرخ و عون بخت و فضل کردگار

سایرا کان نصرت بونصر دید از آسمان ...

... خامه گوهر نشان و خنجر گوهر نگار

تا همی پیر و جوان گردد جهان از دور چرخ

پیری او در خزان باشد جوانی در بهار ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۳۹

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۴ - باز در مدح او

 

... و آن وقت جلال رتبت اسکندر

با همت چرخ و رتبت کیوان

با بخشش ابر و کوشش آذر ...

مسعود سعد سلمان
 
۸۴۰

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۵ - مدح یکی از صدور

 

... برکشید و چنین سزید که دید

رتبت تو چو چرخ آیینه وار

بازگشتی به سوی هندستان ...

... تا کند گوی شکل ثبات

تا کند چرخ تیز گرد مدار

شاه بر تخت ملک باقی باد ...

مسعود سعد سلمان
 
 
۱
۴۰
۴۱
۴۲
۴۳
۴۴
۴۹۲