... کاروان است گل و لاله بباغ

سبزه اش اسب و صبایش جرس است

ز گرفتاری من عبرت گیر ...

... بجبر لقمه ربودیم و در گلو کردیم

ز رشوه اسب خریدیم و خانه و ده و باغ

باشک بیوه زنان حفظ آبرو کردیم ...

... در دست روزگار بود تازیانه ای

بسیار کس ز پای در آورد اسب آز

آن را مگر نبود لگام و دهانه ای

... ملک معمور دل خراب نبود

زین منه اسب آز را بر پشت

پای نیکان درین رکاب نبود ...

... شد وقت رحیل و مرد راهی

بنهاد بر اسب خویشتن زین

هر مست که بود هشیار است ...

... به سینمای خزان ماجرای خود دیدم

شباب با چه شتابی به اسب زد مهمیز

حراج عمر چه سوداگری ست شعبده باز ...

... ۲۴

‫اسب ملک نیاز و ورندیل در شکار‬

‫ملک نیاز ورندیلین سالاردی‬ ...

... ‫عم اوغلینان گیدن گیجه قیپچاغا‬

‫اسبان به رقص و ماه درآمد ز روبرو‬

‫آی کی چیخدی آتلار گلدی اویناغا‬ ...

... ‫دیرماشیردیق داغلان آشیردیق داغا‬

‫اسب کبود مش ممی خان رقص جنگ کرد‬

‫مش ممی خان گؤی آتینی اویناتدی‬ ...

... ‫میرقادر ده هر دم بیرین قاپاردی‬

‫چون کره اسب تاخته و خورده دور دور‬

‫قاپیپ یییوب دایچاتکین چاپاردی‬ ...

... ‫یقین گنه سماواری قیینیور‬

شد اسب پیر و می جود از آروار زیر‬

دای قوجالیب آلت انگینن چیینیور‬ ...