گنجور

 
سنایی

تا دیده‌ام آن سیب خوش دوست فریب

کو بر لب نوشین تو می‌زد آسیب

اندیشهٔ آن خود از دلم برد شکیب

تا از چه گرفت جای شفتالو سیب