سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۲ نه چرخ به کام ما بگردد یک بار نه دارد یار کار ما را تیمار نه نیز دلم را بر من هست قرار احسنت ای دل، زه ای فلک، نیک ای یار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر از بیثباتی و ناپایداری زندگی شکایت میکند. نه چرخ زمان به نفع او میچرخد، نه یارش کسی است که او را تسلی بدهد و دلش نیز آرامش ندارد. او به حالت ناامیدی خود اشاره میکند و به تقدیر و سرنوشتش اعتراض میکند.
هوش مصنوعی: نه تنها بار دیگری چرخ Fate به نفع ما نمیچرخد، بلکه محبوب ما نیز توجهی به حال و کار ما ندارد.
هوش مصنوعی: دلم هیچ آرامشی ندارد، ای دل! چه نیکو است که با وجود این درد و رنج، تو همچنان خوب و مهربانی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا چند حدیث قامت و زلف نگار
تا کی باشی تو طالب بوس و کنار
گر زانکه نهای دروغزن عاشقوار
در عشق چو او هزار چون او بگذار
گفتم: که بیا وعده دوشینه بیار
ورنه بخروشم از تو اکنون چو هزار
گفتا: دهم ای همه جفا، نک زنهار!
آواز مده که گوش دارد دیوار
ای عاشق دل سوخته اندوه مدار
روزی به مُراد عاشقان گردد کار
با عشق بتان چو اوفتادت سروکار
خورشید شود همان بشادی بیدار
از دولت و از روز بهی دل بردار
عاشق نبود روز بد و دولت یار
بسیار شنیدم من و دیدم بسیار
کاشفته ببود بر تو از هر سو کار
آخر فلکت پشت شد و گیتی یار
تو شاد شدی مخالف و دشمن زار
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.