دعوی دین میکنی با نفس دمسازی مکن
سینهٔ گنجشک جویی دعوی بازی مکن
مکر مرد مرغزی از غول نشناسی برو
همنشین، طراریانِ گُربز رازی مکن
ای ز کشی ناپذیرفته سیه رویان کفر
با نکورویان دین پاک طنازی مکن
ور همی خواهی کنی بازی تو با حوران خلد
پس درین بازار دنیا بوزنه بازی مکن
دست دف زن گرز رستم کی تواند کار بست
از رکوی مشغله دعوی بزازی مکن
بادیه نارفته و نادیده روی کافران
خویشتن را نام گه حاجی و گه غازی مکن
ای سنایی چون غلام رنگ و بویند این همه
برگذر زین گفتگوی و بیش غمازی مکن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به نقد برخی رفتارها و ادعاهای نادرست مردم میپردازد. او به کسانی که به نام دین و مذهب ادعای بزرگی دارند، هشدار میدهد که از خود ستایی و فریبکاری دوری کنند. شاعر به طعنه یادآوری میکند که مانند گنجشک نمیتوانند از خود ادعای بزرگی کنند و نباید به همراهی با افرادی که دروغگو یا فاسد هستند افتخار کنند. همچنین به کسانی که به بهشت و حوریان فکر میکنند، میگوید که نباید در این دنیا به بازیهای ناچیز و بیمعنا مشغول شوند. در نهایت، شاعر از سنایی دعوت میکند که از این نوع گفتگوها دوری کند و به سمت امور حقیقی و خالص برود.
هوش مصنوعی: با نفس خود تظاهر به دینداری نکن، مانند نشستن گنجشک در سینهات، به دنبال ادعای بازی نباش.
هوش مصنوعی: از ترفندهای مردی که به غولها آشنا نیست، دوری کن و با افراد باهوش و زیرک معاشرت کن تا رازها را فاش نکنی.
هوش مصنوعی: ای کسی که به کفر سیاهروانی که ناپذیرفتهاند، به همراه نیکوکاران و دینداران، نغمهپردازی و تزویر نکن.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی با حوران بهشتی بازی کنی، پس در این دنیا به بازیهای سطحی مشغول نشو.
هوش مصنوعی: اگر دست نوازندهای چون رستم یعنی کسی با قدرت و مهارت بالا، در کار خود توانایی نداشته باشد، پس تو نیز نباید به کار شغلی که در آن مهارت نداری، بپردازی و جدال و بحثی را شروع کنی.
هوش مصنوعی: روشن است که نباید خودت را در مکانهای ناآشنا و دورافتاده به عنوان یک حاجی یا غازی معرفی کنی چرا که این وضعیت به نوعی به ناپلیداری و ناپختگی اشاره دارد. کوشش کن که از هویت واقعیات آگاه باشی و در مکانهای ناآشنا به درستی رفتار کنی.
هوش مصنوعی: ای سنایی، مانند یک نوکر، در برابر رنگ و بوها قرار میگیری. از این مکالمه عبور کن و بیشتر غمگین نشو.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرد محنت نیستی با عشق دمسازی مکن
چون نداری پای این ره رو بسربازی مکن
همچو چنگت گر بود پا درکنار دلبران
بالب نامحرمان چون نای دمسازی مکن
تا بمانی زنده همچون آب پا برجا مباش
[...]
سرو من آمد به باغ ای سرو، سربازی مکن
پیش سرو قامتش دیگر سرافرازی مکن
نیست دل در سینه ای جان چند کاوی سینه را
آتشت مُرد است، با خاکسترش بازی مکن
در گلویم شو گره ای گریه تا دم درکشم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.