نگارینا دلم بردی خدایم بر تو داور باد
به دست هجر بسپردی خدایم بر تو داور باد
وفاهایی که من کردم مکافاتش جفا آمد
بتا بس ناجوانمردی خدایم بر تو داور باد
به تو من زان سپردم دل نگارا تا مرا باشی
چو دل بردی و جان بردی خدایم بر تو داور باد
زدی اندر دل و جانم ز عشقت آتش هجران
دمار از من برآوردی خدایم بر تو داور باد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و درد جدایی است. شاعر به معشوقش میگوید که قلبش را به او سپرده و حالا او با بردن دل و جانش او را در عذاب و ناراحتی گذاشته است. شاعر از معشوقش انتقاد میکند که با ناپایداری و بیوفاییاش، وفاهایی که او کرده را جفا کرده است. در کل، این شعر به احساسات عمیق و عذابی که از جدایی و عشق ناتمام ناشی میشود، میپردازد.
هوش مصنوعی: عزیزم، دل مرا دزدیدی، امیدوارم خداوند بر تو نگریسته و تو را یاری کند. در دست جدایی مرا سپردی، خدایا، بر تو رحمت باد.
هوش مصنوعی: من به خاطر وفاهایی که انجام دادم، با بیوفایی و بیرحمی روبرو شدم. ای بت مظهر زیبایی، نیکو نیست که چنین ناجوانمردانه با من رفتار کردی. خداوندا، قضاوتت درباره من باشد.
هوش مصنوعی: من دل و جانم را به تو سپردم، ای محبوب، تا تو نیز برای من باشی؛ چون دل و جانم را از من گرفتی. پروردگاهم، بر تو قاضی و داور باد.
هوش مصنوعی: عشق تو در دل و جانم شعلهور شده و غم جداییات مرا به شدت آزرده است. خداوند بر تو قضاوت کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.