به درگاه عشقت چه نامی چه ننگی
به نزد جلالت چه شاهی چه شنگی
جهان پر حدیث وصال تو بینم
زهی نارسیده به زلف تو چنگی
همانا به صحرا نظر کردهای تو
که صحرا ز رویت گرفتست رنگی
ز عکس رخ تو به هر مرغزاری
ز دیبای چینی گشادست تنگی
شگفت آهوی تو که صید تو سازد
به هر چشم زخمی دلاور پلنگی
ز جعدت کمندی و شهری پیاده
جهانی سوار و ز چشمت خدنگی
اگر خواهی ارواح مرغان علوی
فرود آری از شاخ طوبا به سنگی
به تو کی رسد هرگز از راه گفتی
بر نار و نورت که دارد درنگی
کیم من که از نوش وصل تو گویم
نپوید پی شیر روباه لنگی
من آن عاشقم کز تو خشنود باشم
ز نوشی به زهری ز صلحی به جنگی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی معشوق است. شاعر در نخستین بیت به نام و مقام معشوق اشاره میکند و در ادامه، با توصیفاتی عمیق به زیبایی و جذابیت او پرداخته و احساساتش را به تصویر میکشد. او از عشق و وصال صحبت کرده و به زیبایی معشوق در طبیعت و موجودات اطرافش اشاره میکند. همچنین، شاعر به قدرت جذب و تسخیر قلبها توسط معشوق پرداخته است. در نهایت، موضوع عشق و وفاداری به معشوق و تحمل درد و رنج برای رسیدن به او به وضوح در شعر جلوهگر است. به طور کلی، شعر بازتابی از عشق عمیق و زیبای انسانی است.
هوش مصنوعی: در برابر عشق تو، نه نامی و نه عیبی وجود دارد، و در نظر مقام تو، نه پادشاهی و نه خوشحالی به چشم میخورد.
هوش مصنوعی: در این جهان، به زیبایی و عشق تو فکر میکنم و احساس میکنم که هنوز نتوانستهام به جذابیت و زلف تو دست یابم.
هوش مصنوعی: واقعاً به صحرا نگاه کردهای که رنگ آن به خاطر زیبایی تو تغییر کرده است.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی چهره تو، هر دشت و مرغزاری زینتافزایی کرده است و مانند پارچه دانش و زیبایی خود را از تنگنایی خلاص کرده است.
هوش مصنوعی: عجب است که چگونه آهوی تو را با هر نگاهی شکار میکنند، حتی دلاوری که مانند پلنگ است و زخمهای عمیق میزند.
هوش مصنوعی: از پیچ و تاب موی تو، دلی در بند است و شهری که با پای پیاده در آن زندگی میکند، جهانی را در سوار خود دارد. و از نگاه تو، چنان تیراندازی میکند که دلها را مینشانه میگیرد.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی روح پرندگان آسمانی از شاخهی درخت طوبا به زمین بیفتد، به سنگی احتیاج داری.
هوش مصنوعی: به تو هرگز نخواهد رسید، حتی اگر بگویی من در انتظار تو هستم و بر آتش عشق تو نشستهام.
هوش مصنوعی: من که به وصف وصل تو میپردازم، هیچگاه مثل شیر اعتماد به نفس نخواهم داشت و همیشه در کارهایم دچار نقص و کمبود خواهم بود.
هوش مصنوعی: من آن عاشق هستم که تنها زمانی خوشحال باشم که از تو راضی باشم، حتی اگر این رضایت به بهای نوشیدن زهر یا انتخاب صلح به جای جنگ باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
وجودم به تنگ آمد از جور تنگی
شدم در سفر روزگاری درنگی
جهان زیر پی چون سکندر بریدم
چو یأجوج بگذشتم از سد سنگی
برون جستم از تنگ ترکان چو دیدم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.