آخر شرمی بدار چند ازین بدخویی
چون تو من و من توام چند منی و تویی
گلشن گلخن شود چون به ستیزه کنند
در یک خانه دو تن دعوی کدبانویی
نایب عیسی شدی قبله یکی کن چنو
بر دل ترسا نگار رقم دویی و تویی
صدر زمانه تویی پس چو زمانه چرا
گه همه دردی کنی گاه همه دارویی
نازی در سر که چه یعنی من نیکوم
تا تو بدین سیرتی نه تو و نه نیکویی
یک دم و یک رنگ باش چون گهر آفتاب
چند چو چرخ کهن هر دم رسم دویی
روبه بازی مکن در صف عشاق از آنک
زشت بود پیش گرگ شیر کند آهویی
با رخ تو بیهدست بلعجبی چشم تو
با کف موسی کرا دست دهد جادویی
همره درد تو باد دولت بیدولتی
هم تک عشق تو باد نیروی بینیرویی
جز ز تویی تو بگو چیست که ملک تو نیست
چشم بدت دور باد چشم بد بدبویی
لولو حسن ترا در ستد و داد عشق
به ز سنایی مباد خود بر تو لولویی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی روابط انسانی و عشق میپردازد و به نوعی از اختلالات و تضادها در این روابط انتقاد میکند. شاعر از طرفی به طرف مقابل خود میگوید که باید از بدخویی و دعوا دست بردارد و به یکدیگر نزدیکتر شوند. او به این نکته اشاره میکند که در یک رابطه نباید هر کدام خود را جدا از دیگری تصور کنند و بلکه باید به یکدیگر نزدیک شده و همدل باشند.
شاعر از صورت و زیبایی میگوید و تأکید میکند که عشق باید یکپارچه و خالص باشد و از بازیهای دلسردکننده پرهیز شود. او به طرف مقابل خود توصیه میکند که از تضادها فاصله بگیرد و به همبستگی و همدلی بیندیشند. در نهایت، او به زیبایی عشق و عشق خالص و فداکارانه اشاره میکند و به بیان این نکته میپردازد که آنچه در نهایت میماند، عشق است که باید به طور صادقانه و خودخواهانه از آن بهره برد.
هوش مصنوعی: آخر کمی شرم کن از رفتار ناپسندت؛ چون من و تو یکدیگر را میشناسیم، پس این جدایی و خودبینیات چه معنا دارد؟
هوش مصنوعی: وقتی دو نفر در یک خانه با هم به دعوا و ستیزه بپردازند، گلستان به ویرانی تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: به عنوان نماینده عیسی، جهت را یکی کن و مانند نقشی که بر دل مسیحی میکشی، تو هم دوستی با او داشته باش.
هوش مصنوعی: تو در اوج زمانه هستی، پس چرا زمانه را اینقدر دردآور میکنی، در حالی که همیشه میتوانی دارویی برای مردم باشی؟
هوش مصنوعی: این بیت به معنای زیبایی و ناز و کرشمه اشاره دارد. شخصی میگوید که زیبایی او هر چه باشد، در کنار بدی یا نقصی که در طرف مقابل وجود دارد، بیمعناست. در واقع، او این ناز را به نشانه تفاوتهای بین خود و دیگری میداند و تصریح میکند که نه او و نه زیباییاش، در صورت وجود بدی در دیگران، اهمیت خاصی ندارد.
هوش مصنوعی: لحظاتی را یکنواخت و ثابت باش، مانند درخشش دانی که از آفتاب میتابد. هر چند که زمانه دائما در حال تغییر و تحول است، تو باید در رفتار و شخصیتت ثبات و استمرار داشته باشی.
هوش مصنوعی: به سمت بازی نپرداز و در صف عاشقان به جلو نرو، زیرا این کار ناپسند است. مانند این است که آهو در مقابل گرگ شیر شجاع باشد.
هوش مصنوعی: چهره تو بینظیر و حیرتآور است و چشمانت به حدی جادوگری دارند که انگار کسی مانند موسی نمیتواند دستی بر روی آن بگذارد.
هوش مصنوعی: با تو بودن در درد و رنج، شبیه به یک نعمت است که فاقد نعمت دیگر است. عشق تو نیز به اندازهای قوی است که حتی در حالت ناتوانی، قدرت خودش را حفظ میکند.
هوش مصنوعی: هر چیزی که از تو نیست، مالکیتش برای تو نیست. از چشم بدت دور باد، زیرا چشم بد خوشایند نیست.
هوش مصنوعی: زیبایی حسن تو به دیگری نمیرسد و عشق به تو را از سنایی (شاعر بزرگ) نمیخواهم؛ مبادا که تنها به تو بگویند که چیز باارزشیتری هم هست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.