ای رشک رخ حورا آخر چه جمالست این
وی سرو سمن سیما آخر چه کمالست این
کوشم به وفای تو کوشی به جفای من
کس نی که ترا گوید آخر چه خیالست این
نابوده شبی شادان از وصل تو ای جانان
در هجر مرا کشتی آخر چه وبالست این
شد اصل همه شادی ای دوست وصال تو
ای اصل همه شادی آخر چه وصالست این
هر گه که مرا بینی گویی که: مرا خواهی؟
گر میندهی عشوه آخر چه سوالست این
خواهم که ترا بینم یک بار به هر ماهی
تن درندهی با من آخر چه ملالست این
هر مرغ که زیرکتر هر مرد که عاقلتر
در شد به جوال تو آخر چه جوالست این
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیبایی و کمال معشوق و احساساتش نسبت به او اشاره میکند. او به عشق و وصال اشاره میکند و میگوید که بدون وصال معشوق شادابی و خوشی وجود ندارد. شاعر از درد جدایی و غم هجران سخن میگوید و سوالاتی را مطرح میکند که نشاندهندهی اضطراب و سردرگمیاش است. او بر این موضوع تأکید میکند که هر معشوقی که زیبا و دلرباست، در نهایت در فاصلهای از آن، درد و رنج میتواند وجود داشته باشد و به خاطر عشقش آرزوی دیدار معشوق را دارد.
هوش مصنوعی: ای زیبا و دلربا، چه چهرهای داری که به حوریان حسرت میبرد! وای به زیبایی و کمال تو که مانند سرو و سمن دل را میبرد.
هوش مصنوعی: من تلاش میکنم به وفاداری تو وفادار باشم، در حالی که تو به من خیانت میکنی. هیچکس نیست که به تو بگوید در پایان این وضعیت چه فکری داری؟
هوش مصنوعی: مدتی خوش و شاد به خاطر وصل تو داشتم، اما اکنون در غیبت و دوریات، عذاب و سختی زیادی را متحمل شدهام. این وضعیت برای من به شدت دشوار و سخت است.
هوش مصنوعی: دوست من، همه شادیها به بودن تو بستگی دارد. اما آخر چه نوع وصالی است که من به آن میاندیشم؟
هوش مصنوعی: هر بار که مرا میبینی، میگویی که آیا مرا میخواهی؟ اگر در نهایت به من عشق ندهی، پس این سؤال چه معنایی دارد؟
هوش مصنوعی: میخواهم یک بار در هر ماه تو را ببینم. این دوری و فراق از تو برایم خیلی سخت است.
هوش مصنوعی: هر پرندهی باهوشتر و هر انسان عاقلتر به دام تو افتادهاند، پس این دام تو چه نوع دام و جالی است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای چون تو ندیده جم آخر چه جمالست این
وی چون تو به عالم کم آخر چه کمالست این
تو با من و من پویان هر جای ترا جویان
ای شمع نکورویان آخر چه وصالست این
زان گلبن انسانی هر دم گلی افشانی
[...]
ای خصلت تو هشتن، آخر چه خصالست این
وی فعل تو برگشتن، آخر چه فعالست این
در . . . ن هلی و هشتی، برگردی و برگشتی
ای مایه هر زشتی، آخر چه خصالست این
در . . . ن برو در . . . ن هل، مندیش حرام از حل
[...]
ای هم تو ز تو حیران آخر چه مثالست این
ای شمع نکورویان آخر چه وصالست این
ای چون تو بعالم کم آخر چه کمالست این
ای شمع و چراغ ما آخر چه جمالست این
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.