جانا دل دشمنان حزین کن
با خود شبکی مرا قرین کن
تیغ عشرت ز باده برکش
اسب شادی به زیر زین کن
من خاتم کردهام دو بازو
خود را به میان این نگین کن
تا جان من از رخت نسوزد
رخ زیر دو زلف خود دفین کن
تا عیش عدو چو زهر گردد
با ما سخنان چو انگبین کن
بی باده مباش و بی رهی هیچ
کوری همه دشمنان چنین کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عاشقانه و درخواست شاعر از معشوق میپردازد. شاعر میخواهد که معشوق دل دشمنانش را غمگین کند و او را به خود نزدیک کند. او به لذتهای زندگی اشاره میکند و خواهان شادی و عیش است. همچنین شاعر تلاش میکند رابطهاش را با معشوق عمیقتر کند و تا جایی که ممکن است، از درد و رنج دور بماند. در نهایت، شاعر به اهمیت عشق و خوشی در زندگی اشاره میکند و تأکید میکند که بدون عشق و شادی، زندگی ارزش چندانی ندارد.
هوش مصنوعی: عزیزم، دل دشمنان را با خود غمگین کن و مرا به خود نزدیک کن.
هوش مصنوعی: شراب شادی را بیاور و با شور و نشاط به درک لذتها بپرداز.
هوش مصنوعی: من دو بازوی خود را به شکل این نگین درآوردهام.
هوش مصنوعی: تا زمانی که جان من با زیبایی تو نسوزد، چهرهات را زیر دو زلفت پنهان کن.
هوش مصنوعی: تا زمانی که زندگی دشمن مانند زهر به نظر برسد، با ما سخنانی شیرین و ملایم بزن.
هوش مصنوعی: بدون نوشیدنی و راه درست، کور و نابینا خواهی بود؛ همه دشمنان نیز همینگونهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر حدت طبعم آفرین کن
گر هجو کسی کنی چنین کن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.