سنایی را یکی برهان ز ننگ و نام جان ای جان
ز عشق دانهٔ دو جهان میان دام جان ای جان
مکن در قبهٔ زنگار اوصاف حروف او را
چو عشق عافیت پخته چو کارم خام جان ای جان
به قهر از دست او بستان حروف کلک صورت را
به لطف از لوح او بستر تمامی نام جان ای جان
چو روی خویش خرم کن یکی بستان طبع ای بت
چو زلف خویش در هم زن همه ایام جان ای جان
ببین در کوی کفر و دین به مهر و درد دل بنشست
هزاران آه خون آلود زیر کام جان ای جان
مرا گویی قناعت کن ز جوش یک جهان رعنا
به بوی نون شهوانی به رنگ لام جان ای جان
کسی کو عاشق تو بود بگو آخر که تا چکند
سماع وحی و نقل عقل و خمر خام جان ای جان
مگر تو زینهمه خوبان که پیدایند و ناپیدا
درین مردودهٔ ویران نیابم کام جان ای جان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر سنایی به عشق و درک عمیق از آن اشاره دارد. شاعر از جان خود به عنوان منبع عشق یاد میکند و میخواهد که در آغوش عشق، از زنگار دنیوی رهایی یابد. او به زیباییهای عشق و محبوبش میپردازد و از تلاطمهای روحی و عاطفی ناشی از آن سخن میگوید. همچنین، از دلتنگیها و آرزوهایش برای دستیابی به عشق حقیقی و درک عمیقتر از زندگی و وجود سخن به میان میآورد. در نهایت، شاعر به دنبال یافتن آرامش و کمال در عشق است و از تلخیها و دردهای این مسیر یاد میکند.
هوش مصنوعی: سنایی را نجات بده از ننگ و آسیب، ای جان؛ زیرا عشق تو دو جهان را در دامن جان تو قرار داده است، ای جان.
هوش مصنوعی: در دنیای پر از زنگار و آسیب، نگذار که صفات و ویژگیهای او تو را به خود مشغول کند. زیرا عشق به راحتی و آسایش، تو را مانند تجربهای پخته و کامل تبدیل میکند، در حالی که من هنوز در مرحلهی آغازین و خام هستم. ای جانم، این نکته را در نظر داشته باش.
هوش مصنوعی: برای اینکه بتوانی از چنگال قهر او رها شوی، تمام چیزهایی که به زیبایی وجود دارند را با محبت از او بگیر و برای جان خود، بستر زندگی را آماده کن.
هوش مصنوعی: وقتی که چهرهات را خوشحال و خرم کنی، مانند یک باغ با طبع زیبا میشوی. ای با دلربایی همچون گیسوانت، همه روزهای زندگیات را به سرزندگی بگذرانی، ای جانم!
هوش مصنوعی: در خیابانهای عشق و ایمان، هزاران آه و درد دل در دلها نشسته است و این نشان از عمق رنج و محبت است. ای جان، این احساسات پر از غم و عشق را درک کن.
هوش مصنوعی: میگویی از خواستهها و آرزوهایت کاسته کن و به زندگی ساده و آرام راضی باش، در حالی که همه جا پر از زیبایی و رنگ و بوی زندگی است. توای جان، این زندگی با تمام جذابیتهایش شایسته توجه و عشق است.
هوش مصنوعی: کسی که عاشق تو است، بگو بالاخره چه کار کند؟ که حالا وقت سرمستی وحی و عقل و شراب ناپخته جان است، ای عزیز.
هوش مصنوعی: آیا ممکن است در این دنیای خراب و ویران، تو را از میان همه آن خوبان که برخی آشکار و برخی پنهان هستند، نیابم ای جانم که هدف از زندگیام هستی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.