ای ناگزران عقل و جانم
وی غارت کرده این و آنم
ای نقش خیال تو یقینم
وی خال جمال تو گمانم
تا با خودم از عدم کمم کم
چون با تو بوم همه جهانم
در بازم با تو خویشتن را
تا با تو بمانم ار بمانم
گویی که به دل چهای چو تیرم
پرسی که به تن کئی کمانم
پیش تو به قلب و قالب ای جان
آنم که چو هر دو حرف آنم
ای شکل و دهان تو کم از نیست
کی بود که کنی کم از دهانم
گر با تو به دوزخ اندر آیم
حقا که بود به از جنانم
تا چند چهار میخ داری
در حجرهٔ تنگ کن فکانم
تا چند فسرده روح داری
در سایهٔ دامن زمانم
بی هیچ بخر مرا هم از من
هر چند برایگان گرانم
مانند میان خود کنم نیست
زیرا که هنوز در میانم
با تن چکنم نه از زمینم
با جان چکنم نه آسمانم
من سایه شدم تو آفتابی
یک راه برآی تا نمانم
بگشای نقاب تا ببینم
بنمای جمال تا بدانم
خواننده تو باش سوی خویشم
تا مرکب پی بریده رانم
در دیده به جای دیده بنشین
تا نامهٔ نانبشته خوانم
تو عاشق هست و نیست خواهی
بپذیر مرا که من چنانم
در دیده ز بیم غیرت تو
اکنون نه سناییم سنانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عشق و ارتباط عمیق با معشوقش اشاره میکند و احساسات درونی خود را به تصویر میکشد. او از غم و اندوه ناشی از فاصله با معشوق میگوید و از خویشتن و وجودش در کنار او صحبت میکند. شاعر در ارتباط با معشوق، زندگی و مرگش را در هم میبیند و گویی که وجود او در این دنیا به وجود معشوقش وابسته است. او از فضایی تنگ و محدود سخن میگوید و نیاز به آزادی و نزدیکی به معشوق دارد. در نهایت، شاعر با تأکید بر عشق و فراق، میخواهد تا معشوقش خود را به او نشان دهد و به او نزدیک شود تا بتواند غم و تنهاییاش را فراموش کند.
هوش مصنوعی: ای کسانی که از عقل و جانم فرار میکنید، تو باعث شدهای که زندگیام را از دست بدهم و از من بهرهکشی کردهای.
هوش مصنوعی: تو تصویری در خیال من داری که برایم یقین است، و چهره زیبایت برایم به صورت یک گمان میباشد.
هوش مصنوعی: من با وجود تو حس میکنم که وجودم بیشتر شده است، انگار همه جهان را در وجودم دارم، در حالی که اگر تو نبودی، احساس عدم و کمبود میکردم.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر میگوید که خود را در کنار تو قرار میدهد تا به همراه تو بماند، حتی اگر فقط بخواهد مدتی کوتاه در کنار تو باشد.
هوش مصنوعی: انگار میخواهی از من بپرسی که چطور احساس میکنم، مانند تیرهایی که در کمان قرار دارند.
هوش مصنوعی: من در برابر تو، ای جانم، به گونهای هستم که مانند قلب و قالب به یکدیگر وابستهاند و بدون هم نمیتوانند وجود داشته باشند.
هوش مصنوعی: ای زیبا و دهان تو کم از هیچ نیست، آیا کسی هست که بتواند از دهان من بگوید؟
هوش مصنوعی: اگر با تو به جهنم بروم، حقیقتاً اینجا بهتر از بهشت برایم خواهد بود.
هوش مصنوعی: چقدر میخواهی در این فضای تنگ و محدود به کارهایت ادامه دهی؟ بیایید تغییر ایجاد کنیم.
هوش مصنوعی: چقدر طول میکشی که در سایهٔ زمان، دلت شاد و روحی سرزنده داشته باشی؟
هوش مصنوعی: هرچند که شاید ارزش من زیاد باشد، اما هیچ چیزی مانع از این نیست که تو مرا به دست آوری، حتی اگر باید بهایی بابت آن بپردازی.
هوش مصنوعی: به هیچ وجه نمیتوانم میان خود را به عنوان مرجع قرار دهم چون هنوز در درونم وجود دارد.
هوش مصنوعی: با بدنم نه از خاک جدا میشوم و نه با روح و جانم میتوانم به آسمان پرواز کنم.
هوش مصنوعی: من به مثل سایهای شدم، در حالی که تو مانند خورشید درخشان هستی. تنها کافی است یک قدم برداری تا من دیگر تنها نمانم.
هوش مصنوعی: این جمله به معنای درخواست از کسی است تا چهرهاش را نمایان کند و زیباییاش را نشان دهد، به گونهای که گویا گوینده میخواهد با دیدن چهره، معرفت بیشتری پیدا کند و زیبایی واقعی را درک کند.
هوش مصنوعی: به سراغ من بیا و مرا هدایت کن تا من بتوانم سوار بر مرکبی که وفادار نیست، حرکت کنم.
هوش مصنوعی: در چشم من به جای اینکه فقط ببینی، حضور داشته باش تا بتوانم نامهای که هنوز نوشته نشده را بخوانم.
هوش مصنوعی: اگر تو عاشقی و نمیخواهی این را بپذیری، باید قبول کنی که من هم همین گونه هستم.
هوش مصنوعی: در چشمان من بخاطر غیرت تو اکنون هیچ شان و منزلتی ندارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون با خودم از عدم کم ام کم
چون با تو بوم همه جهانم
بپذیر مرا و رایگان دار
هر چند که رایگان گرانم
ای دیدن تو حیات جانم
نادیدنت آفت روانم
دل سوختهای به آتش عشق
بفروز به نور وصل جانم
بیعشق وصال تو نباشد
[...]
ای مهر تو در میان جانم
و ای نام تو بر سر زبانم
تو خوب چو باغ ارغوانی
من زشت چو کشت زعفرانم
از بردن نام و زلف و خالت
[...]
چون با خودم از عدم کم ام کم
چون با تو بوم همه جهانم
بپذیر مرا و رایگان دار
هر چند که رایگان گرانم.
از تف دل آتشین دهانم
زان نام تو بر زبان نرانم
ترسم که چو صبر از غم تو
نام تو بسوزد از زبانم
فریاد کز آتش دل من
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.