بر من از عشقت شبیخون بود دوش
آب چشمم قطرهٔ خون بود دوش
در دل از عشق تو دوزخ مینمود
در کنار از دیده جیحون بود دوش
ای توانگر همچو قارون از جمال
عاشق از عشق تو قارون بود دوش
ای به رخ ماه زمین بی روی تو
مونس من ماه گردون بود دوش
بی تو دوش از عمر نشمردم همی
کز شمار عمر بیرون بود دوش
چون شب دوشین شبی هرگز مباد
کز همه شبها غم افزون بود دوش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به عشقی عمیق و دردناک اشاره میکند. او از شب گذشته شکایت میکند که در آن عشقش او را به شدت آزار داده و اشکهایش مانند خون بوده است. دلش پر از دوزخ و عذاب است و بیپایان به یاد معشوقش گریسته. معشوقش را به قارون و ماه تشبیه میکند و بیوجود او خود را تنها و بیمعنا میبیند. او شب گذشته را شب غم و اندوه وصف میکند و آرزو دارد که چنین شبی هرگز تکرار نشود. در کل، این شعر احساسی عمیق از عشق و رنج را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: شب گذشته عشق تو همچون حملهای ناگهانی بر من وارد شد و اشکهایم مانند خون میریختند.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر عشق تو در عذاب و ناراحتی بود، اما در کنار من، اشکهای جیحون جاری بود.
هوش مصنوعی: ای ثروتمند، مانند قارون، زیبایی عشق را ببین. عشق تو باعث شد تا دوش، حتی قارون هم دلبسته شود.
هوش مصنوعی: تو که مانند ماه زیبایی و در زمین چهرهات مرا دلخوش کرده، شب گذشته تنها دوش در آسمان قمری بود که همراه من بود.
هوش مصنوعی: دیشب بدون تو، لحظات زندگیام را شمارش نکردم، زیرا آن شب برایم از مدت عمر خارج بود.
هوش مصنوعی: هرگز شبی مانند دیشب نباشد که از تمام شبها غم و اندوه بیشتری داشته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.