گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سنایی

مَن کِیَ‌ام کاندیشهٔ تو هم‌نَفَس باشَد مَرا؟

یا تَمَنّایِ وِصالِ چون تو کس باشد مرا؟

گر بُوَد شایستهٔ غم خوردنِ تو جانِ من،

اینْ نصیبَ ازْ دولتِ عشقِ تو بَس باشد مرا

گر نَه عشقت سایهٔ من شد؟ چرا هر گه که من

رویْ بَرتابم اَزو پویان ز پَس باشد مرا؟

هر نَفَسْ کان را به یادِ روزگارِ تو زَنَم

جملهٔ عالم طُفیلَ آنْ نَفَسْ باشد مرا

هر زَمان زُ امّیدِ وصلِ تو دلِ خود خوش کنم،

باز گویم: نَه چِه جایِ این هَوَسْ باشد مرا؟

چون خیالِ خاکِ پایت می‌نَبینَد چشمِ من،

بَر وصالِ تو چگونه دسترس باشد مرا؟