گنجور

 
سام میرزا صفوی

در خدمت امرای ترک بسر می برد و در آخر بخدمت حضرت صاحبقرانی سرافراز شده از جمله مخصوصان گشت و فی الواقع لیاقت آن داشت چه، بسیار مرد فقیر و درویش نیک نفس خیرخواه بود و در شاعری نیز طبعش بسیار خوب افتاده و از شعرای ترک کم کسی را رتبه او تواند بود، دیوان غزل را تمام کرده و قصاید نیز دارد . و در مثنوی نیز خوب بود، جواب گوی و چوگان مولانا عارفی گفته، این بیت در تعریف جغه از آن کتابست :

باشینده جغه سی عنبر افشان

خویلر سر زلفی نک پریشان

در شهور سنه احدی و خمسین و تسعمایه در قزوین فوت شد و در مشهد مقدسه رضویه مدفون گشت این مطلع و بیت او هم خوب است :

نارنجی لباش ایچره گلور اول مه تابان

التونغه توتولیمش شانه سین بیر درو غلطان

در در آسلور هر سر گوشینده نگار ونک

یا ای له قرین بولمیش ایکی کوکب رخشان

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه