گنجور

 
سام میرزا صفوی

میرمحمد نام دارد پدرش رییس و کدخدای تهران بود اما او را همت بلند افتاده ترک آن کار کرده و آنچه دارد در میان دارد، بدین واسطه بد معاشش می‌خوانند این مطلع از اوست:

شمع در فانوس شد پروانه سرگردان بماند

راز دل با غنچه، بلبل در میان آورده است