پادشاه عدل گستر و شهریار رعیت پرور بود، بهار ایام دولتش، چون ایام بهار خرم و خوش، خرمی ایام سلطنتش مانند هنگام خرمی دور از غم و و بیغش بی تکلف مدح گستری، بدانچه او موفق شده کم پادشاهی را میسر شده، چون بسطت زمان سلطنت و توفیق ساختن بقاع خیرات و رعایت علما و طلبه علوم و ادرار وظایف و اشاعه مبرات چنانکه در ایام سلطنت او دوازده هزار طالب علم در هرات موظف بوده اند دیگر معموری بلاد و رفاهیت عباد و رعایت اهل هنر و شعر از این قیاس توان کرد. در واقع کسی را که چون میر علیشیر چاکری و چون مولانا جامی مدح گستری باشد. همانا که از مدحت مادحان غنی و از صفت واصفان مستغنی است.سلسله نسبش به خسرو ایران و توران امیر تیمور گورکان بر این وجه منتهی می شود.سلطان حسین میرزا بن منصور بن بایقرا بن حسن بن عمر شیخ بن امیر تیمور مذکور، و نسبت او به چند واسطه باجداد چنگیز می پیوندد. چنانکه از کتب مفصله تواریخ معلوم میشود، او ببرادر خود بایقرامیرزا که بعد از فوت پدر در صدد تربیت او بوده منسوبست و در اوایل عمر خود مشقت بسیار، از چرخ ستیزه کار کشید بعد از سرگردانی در بوادی و صحاری در شهور سنه خمس و سبعین و ثمانمایه «۸۷۵» بر یادگار محمد بایسنغری دست یافته و او را در هرات دست حیات بر تافته بسلطنت تمام ملک خراسان رسید و مدت سی و هفت «۳۷» سال در مسند سروری غنود بعد از آنکه سنین عمرش از حد ستین گذشته بود و بحدود سبعین مشرف گشته در شهور سنه احدی و عشر و تسعمایه«۹۱۱» در موضع بابا الهی، بجوار رحمت الهی ارتحال یافت گویند که در ایام سلطنت خود جهت ترویح روح پر فتوح امام الثقلین ابی عبدالله الحسین علیه الصلواه والسلم هر روز دو گوسفند آش در عشور عاشورا بر فقرا و مساکین تصدق میکرده اند، در فضل و شجاعت و فهم و سخاوت او هیچکس را خلافی نیست و در خوش طبعی و هنروری او احدی را اختلافی نه و طببعت و سلیقه نظمش از رساله مجالس العشاق که رقم زده کلک بیان آن سرور باستحقاق است معلوم میتوان کرد و این غزل و چند بیت از جمله اشعار آن پادشاه عدالت شعار ثبت افتاد.
از غم عشقت مرا نی تن نه جانی مانده است
آن خیالی گشته وز آن نک نشانی مانده است
با قد خم گشته ام در هجر آن ابرو کمان
چون کمانی پی بروی استخوانی مانده است
ای که میجوئی نشانم، رو بکوی یار بین
خاک گشته چشم و سر بر آستانی مانده است
داغهای استخوانم بین چون نقش کعبتین
هریکی از ناوک آن مه نشانی مانده است
چون حسینی خویشرا خواهم دگر پیرانه سر
مست و سر در سجده زیبا جوانی مانده است
جانا، جفا برای وفا میکشیم ما
ترک وفا مکن که جفا می کشیم ما
نقاش چین، چو صورتش آورد در نظر
زد بر زمین قلم، که چها می کشیم ما
این دو مطلع ترکی نیز زاده طبع وقا دآن سلطان با داد است.
سبزه ی خطنک سواد لعل خندان اوستنه
خضر گویا سایه سالمیش آب حیوان اوستنه
حسن آرا، سن کامل و شیرین و لیلی شهرتی
عشق آرا، مین زاراولوب فرهاد و مجنون تهمتی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
غزل
غزل
هوش مصنوعی: پادشاهی که همواره عدالت را گسترش میداد و به فکر مردم خود بود، دوران سلطنتش بهار خوشی را تداعی میکرد. ایامی که کاملاً شاداب و دور از غم بود و او توفیقاتی در سیاست و فعالیتهای خیرخواهانه داشت. در زمان حکومت او، دوازده هزار دانشجو در هرات مشغول به تحصیل بودند و توجه او به رفاه مردم و حمایت از اهل هنر و شعر نیز درخورتوجه بود. سلسله نسب او به امیر تیمور میرسید و او به شجاعت، دانش و generosity مشهور بود. به گفتهها، هر روز در ایام عاشورا برای روح امام حسین (ع) دو گوسفند را به فقرا صدقه میداد. در نهایت، او پس از ۳۷ سال سلطنت در سنین بالا درگذشت و آثار و اشعار او به یادگار ماند.
هوش مصنوعی: از ناراحتی و اندوه عشق تو، نه جسمی برایم مانده و نه جان؛ فقط خاطرهای از تو باقی مانده که آن هم به یادگار است.
هوش مصنوعی: به خاطر دوری آن معشوق با ابروهای کمانی، قامت من خم شده است و حالت من مانند کمان که بر روی استخوانی باقی مانده، در گرو عشق اوست.
هوش مصنوعی: ای کسی که دنبال علامت من هستی، به سوی محبوب خود برو؛ چشمانم به خاطر عشق به او خاکی شده و سرم بر درگاه او مانده است.
هوش مصنوعی: دردها و زخمهای استخوانیام را ببین که مانند نشانههایی از عشق در دل من باقی ماندهاند. هر یک از این نشانهها یادآور زیباییها و احساسات عمیق گذشته است.
هوش مصنوعی: میخواهم به خودم برسم همچون حسین، در حالی که در سنین بالا هنوز سرم را در سجده به زیبایی جوانی سپردهام.
هوش مصنوعی: عزیزم، ما به خاطر وفاداریمان رنجهایی را متحمل میشویم. تو نیز در وفاداری خود کوتاهی نکن، زیرا ما در حال تحمل این رنجها هستیم.
هوش مصنوعی: نقاش چینی، وقتی زیبایی خود را در ذهنش مجسم کرد، قلمش را بر زمین انداخت و گفت: ما چه کارهایی را انجام میدهیم!
هوش مصنوعی: این دو بیت شعر ترکی نیز از خلاقیت و استعداد سلطان با داد سرچشمه میگیرد.
هوش مصنوعی: سبزهای که در زیر سایه سرخ لعل او قرار دارد، در واقع نشانهای از زندگی و سرسبزی است که به خاطر سرزندگی و طراوت او به وجود آمده است. گویی که این سرسبزی، نشأت گرفته از زندگی و بقاست که به کمک آب حیات شکل گرفته است.
هوش مصنوعی: حسن زیبایی و جذابیت را در کمالی کامل و خوشایند دارد. عشق او به لیلی، همتایی برای عشق فرهاد و مجنون است که در این راه با چالشها و دشواریها روبرو شدهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.