بر زلف تو چون باد وزیدن گیرد
از هر طرفی مشک وزیدن گیرد
چون در لبت اندیشه باریک کنم
خون از رگ اندیشه چکیدن گیرد
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر |
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ |
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر |
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور |
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه |
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب) |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
بر زلف تو چون باد وزیدن گیرد
از هر طرفی مشک وزیدن گیرد
چون در لبت اندیشه باریک کنم
خون از رگ اندیشه چکیدن گیرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر به زیبایی و جذابیت زلف معشوق اشاره میکند که مانند باد و مشک در اطرافش طراوت و عطر میپراکند. همچنین، زمانی که شاعر به لب معشوق فکر میکند، احساس عمیق و دردناکی از دل تنگی و اندوه در وجودش بوجود میآید که به نوعی به خاطر عشق و احساساتش نشان دهندهی رنج و تمایل اوست.
هوش مصنوعی: وقتی باد به زلفهای تو میوزد، بویی خوش و دلانگیز از همه جا به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: وقتی به فکر و اندیشه تو عمیقتر نگاه کنم، احساسات و افکارم به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد و به نوعی تجربه درد و رنج میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون شاه جهان کمان کشیدن گیرد
پیروزی از آسمان رسیدن گیرد
هر تیر کز آن کمان پریدن گیرد
صبحی دگر از ظفر دمیدن گیرد
[چو]ن عشق ولای خود دمیدن گیرد
جان از همه آفاق رسیدن گیرد
[ج]ایی برسد دیده که در هر نفسی
بی زحمت دیده دوست دیدن گیرد
چون صبح ولای حق دمیدن گیرد
جان در تن زندگان پریدن گیرد
حایی برسد مرد که در هر نفسی
بیزحمت چشم دوست دیدن گیرد
در شست تو چون کمان خمیدن گیرد
قوس قزح از هوا رمیدن گیرد
چون کرکس تیر تو پریدن گیرد
دل در بر نسرین طپیدن گیرد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.