هوش مصنوعی: این بیت از شاعر نشان میدهد که شاعر در حین آغوش گرفتن محبوبش تصور میکند که بین آنها چیزی وجود دارد. اما در واقع مشخص است که این احساس او از آن میان به چه چیزی منجر شده و او را متوجه میسازد که نمیداند چه چیزی را باید در نظر بگیرد و از کجا باید آغاز کند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این بیت از شاعر نشان میدهد که شاعر در حین آغوش گرفتن محبوبش تصور میکند که بین آنها چیزی وجود دارد. اما در واقع مشخص است که این احساس او از آن میان به چه چیزی منجر شده و او را متوجه میسازد که نمیداند چه چیزی را باید در نظر بگیرد و از کجا باید آغاز کند.
هوش مصنوعی: من به کمر تو چنگ زدم و فکر کردم که چیزی در میان آن وجود دارد.
هوش مصنوعی: مشخص است که آن شخص چه چیزی را برای خود محکم کرده است، پس من هم نمیدانم از کجا باید به خودم بند بزنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همین شعر » بیت ۱
من با کمر تو در میان کردم دست
پنداشتمش که در میان چیزی هست
من با کمر تو در میان کردم دست
پنداشتمش که در میان چیزی هست
آن یار که عهدِ دوستداری بشکست
میرفت و منش گرفته دامن در دست
میگفت دگر باره به خوابم بینی
پنداشت که بعد ازو مرا خوابی هست
ای دل ، ز شراب عشق گشتی سرمست
کز رنج خمار او به جان نتوان رست
گر از دل من چنین فرو داری دست
در روز ز دست تو به شب باید جست
چون دیده من دید ترا روز نخست
مسکین دل من هوای دیدار تو جست
اکنون که ترا هوای من نیست درست
یا ناز مکن یا دل من باز فرست
گر سیر شدی بتا ز من در خور هست
زیرا که ندارم ای صنم چیزی لست
رنج دل رنج دیده جز دیده نجست
دانی که شد این گناه بر دیده درست
در جمله جهان صورتی از دیده نرست
کش چندین موج خونش از دیده نشست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.