هوش مصنوعی: در راه بغداد، از هر طرف نالهای به گوش میرسد و تو آمدهای. اسبی داشتم که رفتار او دل مرا غبارآلود میکرد. کمی طلا داشتم، اما نه به اندازهای که به شمار برود. در نهایت نه طلا مانده و نه اسب، و تو نیز بدون کاری برگشتی.
هوش مصنوعی: دوستی و زر و سرمایه از بین رفتهاند، اما تنها نشانهای از دوران گذشته، یعنی مردی که بر روی شنزارها نشسته است، باقی مانده است. تو هم که آمدی، با خود هیچ چیزی به جا نگذاشتی.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در راه بغداد، از هر طرف نالهای به گوش میرسد و تو آمدهای. اسبی داشتم که رفتار او دل مرا غبارآلود میکرد. کمی طلا داشتم، اما نه به اندازهای که به شمار برود. در نهایت نه طلا مانده و نه اسب، و تو نیز بدون کاری برگشتی.
هوش مصنوعی: در راه بغداد، از هر سو صدای نالهها به گوش میرسد، گویا تو به اینجا آمدهای.
هوش مصنوعی: داشتم اسبی که هر بار با رفتارهایش بر دلم غبار غم مینشاند.
هوش مصنوعی: اندکی طلا وجود داشت، اما آنقدر نبود که بتوانی آن را در حساب و شمار بیاوری.
هوش مصنوعی: دوستی و زر و سرمایه از بین رفتهاند، اما تنها نشانهای از دوران گذشته، یعنی مردی که بر روی شنزارها نشسته است، باقی مانده است. تو هم که آمدی، با خود هیچ چیزی به جا نگذاشتی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیش از این از ملک هر سالی مرا
خردهای از هر کناری آمدی
در وثاقم نان خشک و ترهای
در میان بودی چو یاری آمدی
گه گهی هم باده حاضر میشدی
[...]
از رخوتم عاریت کردی طلب
(چون برم از پیش یاری آمدی)
از فراش خانه هیچم کم نبود
(گر بمن خرم نکاری آمدی)
جامه بودی مرا از صوف نیز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.