گل که خوش طلعت و خوشبو آمد
عاشق روت به صد رو آمد
کاسهای داشت سرم را عشقت
سر شوریده به زانو آمد
نیست از هیچ طرف راه گریز
تیرباران ز همه سو آمد
حال این چشم ضعیفم میگفت
قلمم، در قلمم مو آمد
سرکشی کرد و نشد با ما راست
آن سهی سرو که دلجو آمد
راز مشک سر زلف در دل
مینهفتم ز سخن بو آمد
سر و بالای تو میجست در آب
همچو سلمان که بلا جو آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت گل اشاره دارد که عاشق آن میشود و به عشق خود ابراز عشق میکند. شاعر از احساسات شدید و نابسامانیهای روحی خود صحبت میکند که به دلیل عشق و زیبایی معشوق به وجود آمده است. او همچنین به تلاش برای پنهان کردن رازهای عشق و دلمشغولیهایش اشاره میکند و ناتوانی خود در کنترل این احساسات را نشان میدهد. در کل، شعر به توصیف عواطف عمیق و پیچیده ناشی از عشق میپردازد.
هوش مصنوعی: گلی که زیبا و خوشعطر است، عاشق چهرهات به هزار طریق و شکل مختلف جلوه کرده است.
هوش مصنوعی: عشق تو چنان بر سرم تاثیر گذاشته که به حالت خضوع و فروتنی در آمدهام.
هوش مصنوعی: هیچ راه فراری از تیرهایی که میبارند وجود ندارد، چرا که از هر سو به سوی ما هجوم آمدهاند.
هوش مصنوعی: این چشم ضعیف من میگفت که قلمم، در نوشتن به اندازهای ضعیف شده که موئی در آن به چشم میآید.
هوش مصنوعی: سرو قدبلند و زیبایی که دل ما را شاد میکرد، حالا به مخالفت و ناشکیبایی برخاسته و نتوانسته با ما صادق باشد.
هوش مصنوعی: من در دل خود رازهایی از مشک و زیبایی زلف را پنهان کرده بودم که بوی آن در سخنانم حس میشد.
هوش مصنوعی: در آب به دنبال سر و بالای تو میگردد، مانند سلمان که در پی بلا و سختی آمده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.