گنجور

 
صغیر اصفهانی

ای مظهر احد هو یا علی مدد

ای محرم صمد هو یا علی مدد

ای شاه ذور شد هو یا علی مدد

ای میر معتمد هو یا علی مدد

الله را اسد هو یا علی مدد

جان از تو صیقلی یا مرتضی علی

دل از تو منجلی یا مرتضی علی

یا والی الولی یا مرتضی علی

ای ذات تو علی یا مرتضی علی

ای یاد تو مدد هو یا علی مدد

ایجاد جن و انس از حی لم یزل

بهر عبادتست نی فتنه و دغل

ذکر علی بود چون بهترین عمل

پس خلق جن و انس گشتند کز ازل

گویند تا ابد هو یا علی مدد

گسترده هر طرف شیطان ز حیله دام

تا در مقام خود ما را دهد مقام

ما حرز جان کنیم نام تو را مدام

تا آن رجیم را از این خجسته نام

بر رخ کشیم سد هو یا علی مدد

یارب چو بر پرد مرغ روان من

گردد به زیر خاک آندم مکان من

از این سخن مباد افتد زبان من

خواهم که تا به حشر باشد بیان من

پیوسته در لحد هو یا علی مدد

موسی به مهر تو زاد و وفات یافت

عیسی ز لطف تو حسن صفات یافت

خضر از ولای تو آب حیات یافت

نوح از شدائد طوفان نجات یافت

چون گفت بی‌عدد هو یا علی مدد

عقل از تو مات و نطق در وصفت الکنست

گر خوانمت خدای کفر مبرهن است

ور دانمت جدای آن کفر در من است

از بهر هرکسی حدی معین است

ای بی‌حدیت حد هو یا علی مدد

ای میر تاج بخش ای شاه تاج‌دار

ای نفس مصطفی ای شیر کردگار

در قلب سالکان در دور روزگار

از اسم ذوالفقار و ز جسم ذوالفقار

قتال دیو و دد هو یا علی مدد

مخلوق خاص حق خلاق ماسوا

فرمانده عباد فرمان بر خدا

هم خالق زمین هم فاطر سما

ای صاحب یدی کش خوانده کبریا

بالای کل ید هو یا علی مدد

دل‌خانهٔ خداست تا خانهٔ تو شد

جان مست بادهٔ پیمانهٔ تو شد

اطراف شمع هو پروانهٔ تو شد

هرکس تو را شناخت دیوانهٔ تو شد

غارت گر خرد هو یا علی مدد

والشمس والضحی یعنی بروی تو

واللیل اذا سجی یعنی به موی تو

در دل صغیر راهست آرزوی تو

خواهد که سر نهد بر خاک کوی تو

فارد لما ارد هو یا علی مدد