گنجور

 
صغیر اصفهانی

شماره ۱: گر کنی خاک را زر از حکمت

شماره ۲: قصه روز جزا دانی که چون

شماره ۳: افتادگی نکو بود‌ اما بجای خویش

شماره ۴: همان به بد و نیک مردم نگویی

شماره ۵: صافی از آینه‌ آموز و بهرحال بساز

شماره ۶: حاجت بدان بود که کند رفع احتیاج

شماره ۷: مکن از بی‌هنری عیب من دلشده را

شماره ۸: گر من از جام می مست و خرابم نه عجب

شماره ۹: مرگ غنی مقدمه جنگ وارث است

شماره ۱۰: عمری ار شکر بر زبان رانی