ای بشر ای آیت کبرای حق
آینهٔ طلعت زیبای حق
ای بشر ای ماحصل ممکنات
ای تو گل سر سبد کاینات
ای در یک دانهٔ دریای دل
ای گهر گمشده در آب و گل
ای فلکی از چه زمینی شدی
شاد به این خاکنشینی شد
از چه سبب دیده ز خود دوختی
این همه غفلت ز که آموختی
خرگه تو بوده فراتر ز ماه
حال تو چون است در این قعر چاه
قوس نزول تو بیامد بسر
قوس صعودت نبود در نظر
آن فلکی وصف تو بر باد رفت
آن ملکی خوی تو از یاد رفت
روی ز خوی ملکی تافتی
بین که چه دادی چه عوض یافتی
نیک نظر کن که ز پا تا بسر
چیستی ای گشته ز خود بیخبر
کیدی و تزویری و مکر و حیل
ظلمی و بیدادی و جور و دغل
رنگ تو بیرنگی و آن شد ز چنگ
بوقلمون را رشدی رنگ رنگ
از بشرت بهر چه بیزاریست
فکر تو دایم بشر آزاریست
ما ولد هفت اب و چارام
خویشی ما از چه سبب گشت گم
ای بشر خیره سر خودپرست
چند دهی رسم معیت ز دست
تا کی و چند این بهم آویختن
خون برادر به زمین ریختن
چند وفا پشت سر انداختن
با بشر این نرد جفا باختن
از بشریت چه زیان دیدهئی
این سبعیت ز چه یگزیدهئی
اینهمه با نوع تطاول چرا
غارت و یغما و چپاول چرا
آنکه گشائی بهلاکش تو دست
روی زمین حق حیاتیش هست
همچو تو او هست از این آب و خاک
از چه بمانی تو شود او هلاک
جای تو تنگ است مگر در جهان
یا خورد او قسم تو از آب و نان
یا مگر آن بنده خدائیش نیست
یا که عمل هست و جزائیش نیست
ای که خدا داده زبر دستیت
هان نکند پست ابد مستیت
تا که زبردستیت ای دوست هست
به که تفقد کنی از زیر دست
نی که توانا شوی و پهلوان
در پی آزردن هر ناتوان
در چمن دهر مشو خار بن
گل شو و دلهای حزین شاد کن
ور بودت تیشه فرو زن بجای
جامعه را خار کن از پیش پای
گر ز صغیر است و گر از کبیر
هر سخن نیک بجان در پذیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به انسان به عنوان آیتی بزرگ از حق و تجلی زیباییهای الهی خطاب میشود و او را به تفکر درباره ماهیت خود و اینکه از چه ویژگیهایی رنج میبرد، فرا میخواند. شاعر از انسان میخواهد که به خود و عملکردهایش در برابر دیگران توجه کند و از رفتارهای ناپسند و خصلتهای منفی مانند خودخواهی، ظلم و بیرحمی فاصله بگیرد. او تأکید میکند که همه اعضای بشر به یکدیگر وابسته و برابرند و باید به نفع یکدیگر عمل کنند. در نهایت، دعوت به محبت و همدلی به جای خشونت و آسیبرساندن به دیگران، محور پیام شعر است.
هوش مصنوعی: ای انسان، تو نشانه بزرگ و نمایاننده حقیقت هستی و آینهای از جمال و زیبایی حق.
هوش مصنوعی: ای انسان، تو قلهٔ وجود و نمایندهٔ تمام ممکنات هستی، همانند گلی که در گلستان جهان جا خوش کردهای.
هوش مصنوعی: ای تو که در دل مانند یک دانه از دریا ارزشمندی، ای مروارید گمشده در آب و گل.
هوش مصنوعی: ای آسمان، چه شده که به خاطر سکونت در این خاک، شاد و خوشحال شدی؟
هوش مصنوعی: چرا چشمانت را از خود بستهای؟ این همه بیتوجهی را از کجا یاد گرفتهای؟
هوش مصنوعی: خانهٔ تو در عرش و بالاتر از ماه قرار دارد، اما حالا وضعیت تو در این چاه عمیق چگونه است؟
هوش مصنوعی: زمانی که مقام و موقعیت تو به اوج رسید، در نظر نداشتیم که مرحله نزول و سقوطت نیز خواهد آمد.
هوش مصنوعی: توانایی و زیباییهای تو به باد رفت و آن مقام و زیبایی که به خاطر تو وجود داشت، به فراموشی سپرده شد.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و جذابیت چهرهات مانند یک ملک به خوبی میدرخشی، حالا ببین که چه چیزی را به دست آوردی و چه بهایی را برای آن پرداخت کردی.
هوش مصنوعی: به دقت بنگر که از سر تا پا چه هستی، ای کسی که از خود بیخبر شدهای.
هوش مصنوعی: شما ترفندها و فریبها را به کار میبرید، به ظلم و ستم متوسل میشوید و در کارهای خود نیرنگ و حقه بازی دارید.
هوش مصنوعی: رنگ تو هیچ رنگی ندارد و این باعث شده که بوقلمون دیگری از رنگها دور شود و به کمال نرسد.
هوش مصنوعی: اگر از ظاهر انسان نفرت داری، بدان که فکر و ذهن تو همواره در آزار بشر خواهد بود.
هوش مصنوعی: من فرزند هفت پدر و چهار خویشاوند هستم، اما نمیدانم به چه دلیلی گم شدهام.
هوش مصنوعی: ای انسان مغرور و خودپسند، چرا به راه دوستی و همراهی با دیگران اهمیت نمیدهی؟
هوش مصنوعی: برای چه مدت و تا کی باید به هم درگیر شویم و خون برادران را بر زمین بریزیم؟
هوش مصنوعی: انسان با وفاداری و صداقت خود را از مشکلات و ناملایمات دور کند، در حالی که رفتار بیوفا و جفا او فقط به شکست و ناامیدی منجر میشود.
هوش مصنوعی: از بشریت چه آسیبهایی دیدهای که این حالت در تو به وجود آمده است؟
هوش مصنوعی: چرا با این همه قدرت و تسلط، باز هم دزدی و چپاول انجام میدهید؟
هوش مصنوعی: هر کس که به او دست یاری بدهی، در حقیقت به او زندگی و حیات را هدیه کردهای.
هوش مصنوعی: همانطور که تو از این زمین و آسمان هستی، او هم هست. پس چرا تو برای ماندن تلاش کنی در حالی که او به پایان میرسد؟
هوش مصنوعی: آیا جای تو در دنیا تنگ است یا اینکه از سر نیاز قسم میخوری که تو در زندگی به آب و نان نیاز داری؟
هوش مصنوعی: شاید آن فرد بنده خدا نیست، یا اینکه کار انجام شدهای وجود دارد اما جزایی برای آن نیست.
هوش مصنوعی: ای کسی که خداوند نعمت و قدرتی به تو داده، مواظب باش که این نعمت باعث نادانی و افت شأن تو نشود.
هوش مصنوعی: تا زمانی که قدرت و توانایی تو در بالاست، بهتر است به نیازهای کسانی که در پایینتر از تو هستند، توجه کنی و به آنها کمک کنی.
هوش مصنوعی: وقتی که قوی و نیرومند شوی، نباید به دنبال آزار کردن افراد ضعیف باشی.
هوش مصنوعی: در دنیای پر از مشکلات و ناگواریها، تلاش کن که به جای زخم زدن و آزار، شادی و خوشحالی را به دلهای غمگین ببخشی و مانند گلی زیبا در این فضای نازیبا بدرخشی.
هوش مصنوعی: اگر چنانچه تیشهای به دست داری، بیدرنگ آن را به کار ببر و موانع را از مسیر خود بردار.
هوش مصنوعی: هر سخنی، چه از کوچک باشد و چه از بزرگ، اگر نیکو و سودمند باشد، باید با جان و دل پذیرفته شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.