دید فلاطون مرضی در مزاج
جست ز شاگرد خود آنرا علاج
گفت ز روی ادب ای ذوفنون
صد چومنی را تو بره رهنمون
ما ز تو علم و هنر آموختیم
نزد تو اندوخته اندوختیم
گفت بلی لیک گه اعتدال
نی گه بیماری و نقص کمال
عقل که رنچور شد اندر بدن
موجد صحت نتواند شدن
آنکه مریض است نباشد طبیب
پیچ و خم کوچه نداند غریب
ای بشر ای گشته ز سر تا بپا
عضو بعضوت به مرض مبتلا
روز بروزت مرض افزون شود
خود بنگر عاقبتت چون شود
با مرض مهلکی اینسان مخوف
چاره خود چون کنی ای بیوقوف
نبض یسار تو و نبض یمین
هر دو مریضند ز روی یقین
از پی تشخیص مرض این بآن
چند سپاری و کنیامتحان
چند به تجویز خود ای خیره سر
ز هر خوری در عوض گل شکر
نسخه نما پاره و بشکن قلم
تجریهٔ خود بهل از بیش و کم
نسخه از آن گیر که خود سالم است
هم بمرض هم بدوا عالم است
تا نشوی بندهٔ فرمان او
تا نروی در پی درمان او
بهر تو آسایش و یهبود نیست
هیچ تو را غیر زیان سود نیست
ماحصل این است که دستور حق
بهر بشر باید و نظم و نسق
بایدمان آنچه که از بهر ما
عقل کل آورده ز نزد خدا
تا که از این تیه ضلالت رهیم
ور نه که تا شام ابد گمرهیم
راهبران ره ز حق آموختند
شمع از آن مشعله افروختند
دل بندا داده منادی شدند
خویش هدایت شده هادی شدند
ما همه نفسیم و هوی و هوس
نفس خود از نفس بر آرد نفس
در کرهٔ خاک بجز خاک نیست
خاک از آلایش خود پاک نیست
خلقت آن تیره و ظلمانی است
روشنیاش ز اختر نورانی است
کس نتواند که در این شام داج
راه سلامت سپرد بیسراج
کس نتواند که به ظن و گمان
ره بسلامت برد اندر جهان
نور یقین باید ر آنهم بدل
جز که ز قرآن نشود متصل
هرکه در این راه مؤید رود
همچو صغیر از پی احمد رود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بحث درباره بیماری و سلامتی انسان از دیدگاه فلسفی و عرفانی میپردازد. شاعر با ذکر گفتگوهایی میان خود و آموختگان فلسفه، به بررسی علل بیماری و چگونگی درمان آن میپردازد. او به این نکته اشاره میکند که عقل و درک صحیح میتوانند به بهبودی کمک کنند و بدون راهنمایی و پیروی از دستورات الهی، انسان نمیتواند به سلامت برسد. متن همچنین به اهمیت علم و هنر در زندگی و ضرورت توجه به راهنماییهای صحیح برای رسیدن به سعادت و رهایی از گمراهی تأکید دارد. در نهایت، با اشاره به نور یقین و علم الهی، شاعر به ضرورت پیروی از علم و دستورات خداوند برای فرار از گمراهی و یافتن راه درست زندگی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: فلاطون به دنبال درمانی برای بیماریای در مزاج خود بود و از شاگردش خواست که این مشکل را حل کند.
هوش مصنوعی: به خاطر ادب و احترام، ای داناتر از همه، تو باید صد نفر را به راه درست هدایت کنی.
هوش مصنوعی: ما از تو دانش و مهارت یاد گرفتیم و نزد تو سرمایه و تجربه جمع کردیم.
هوش مصنوعی: او میگوید بله، اما در برخی مواقع به اوج میرسد و در برخی دیگر دچار بیماری یا نقص در کمال میشود.
هوش مصنوعی: وقتی که عقل در وجود انسان آسیب ببیند، دیگر نمیتواند به درستی سلامت را ایجاد کند.
هوش مصنوعی: کسی که خود بیمار است نمیتواند برای دیگران درمانی بیابد؛ همچنان که فرد ناآشنا با پیچیدگیهای کوچهها نمیتواند راه را به درستی نشان دهد.
هوش مصنوعی: ای انسان، تو که به بیماری مبتلا هستی و از سر تا پا به عجز و ناتوانی در آمدهای.
هوش مصنوعی: هر روز که به بیماریات افزوده میشود، خودت را در آینده نگاه کن که به کجا خواهی رسید.
هوش مصنوعی: با بیماری خطرناکی که اینقدر ترسناک است، چطور میخواهی برای خودت چارهای بیابی، ای ناآگاه؟
هوش مصنوعی: نبض دست چپ و راست تو هر دو از روی قطعیت بیمار هستند.
هوش مصنوعی: برای شناسایی بیماری، چند نفر را به تحقیقات و آزمایشها میگمارید و آنها را مورد بررسی قرار میدهید.
هوش مصنوعی: چند بار باید به تو بگویم که از هر چیزی که میخوری، فقط به دنبال چیزهای شیرین و خوشمزه نباشی. ببین، چقدر باید از خودت بیخود باشی که به این چیزها فکر کنی.
هوش مصنوعی: با دقت به خودت نگاه کن و برای تغییرات زندگیات آماده باش. رفتار و آرزوهایت را تحلیل کن و از افراط و تفریط دوری کن.
هوش مصنوعی: نسخهای را بگیر که خود آن درست و صحیح است؛ زیرا هم به بیماریها و مشکلات آگاه است و هم به خوبیها.
هوش مصنوعی: تا زمانی که به بندگی فرمان او درنیایی، به دنبال راه چاره و درمان او نخواهی رفت.
هوش مصنوعی: برای تو نه آسایش و بهبودی وجود دارد و نه چیزی جز زیان، برایت سودی نیست.
هوش مصنوعی: در نهایت، نتیجه این است که باید قوانین و اصول الهی برای ساماندهی به زندگی بشر وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: باید از آنچه خداوند برای ما از علم و حکمت خود به ارمغان آورده، بهرهبرداری کنیم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که از این راه گمراهی نجات پیدا نکنیم، در غیر این صورت تا ابد در سردرگمی خواهیم ماند.
هوش مصنوعی: راهنماها مسیر حقیقت را به اهل راه نشان دادند و از آن شعله، روشنایی را فراهم کردند.
هوش مصنوعی: دل من به عشق و محبت دیگران وابسته شده است، و صدا و سخنخانهام به راهنمایی و هدایت دیگران تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: ما همه از یک نفس هستیم و تمایلات و آرزوهای نفسانی ما از همان نفس برمیخیزد.
هوش مصنوعی: در این دنیا، تنها چیزی که وجود دارد، خاک است و خاک هیچگاه از آلودگیهای خود خالی نیست.
هوش مصنوعی: وجود او در ابتدا تاریک و نامشخص است، اما روشنایی و روشنیاش از یک ستاره نورانی ناشی میشود.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند در این شب تاریک، بدون چراغ راه نجاتی پیدا کند.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند با ظن و گمان به طور مطمئن در این دنیا زندگی کند.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به نور یقین، تنها راهی که وجود دارد این است که از قرآن جدا نشویم و به آن ارتباط برقرار کنیم.
هوش مصنوعی: هر کسی که در این مسیر با پشتکار پیش برود، مانند کودکی است که به دنبال پیامبر حرکت میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.