چه باک خار وجودم شد ار فنای گلی
زهی شرافت خاری که شد فدای گلی
به شاخسار جنان بود آشیانهٔ من
مرا در این چمن آورد مدعای گلی
چه جای نغمه در این بوستان پرخس و خار
من این ترانه که دارم بود برای گلی
از اینچمن چو صبا در گذر که آلوده است
هزار سر زنش خار با صفای گلی
مرا بهمره آن گلعذار هرکه بدید
بخنده گفت که خاری بود به پای گلی
هوای باغ بهشت از تو زاهدا که بس است
ز بوستان دو عالم مرا هوای گلی
صغیر را به فغان بلبلی بدید و بگفت
مگر چو من شدهٔی هم تو مبتلای گلی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.