ساقی از آن دو جرعه که در جام کردهای
هم فارغم ز ننگ و هم از نام کردهای
بایست می ز چشم توام تا شوم خراب
اتمام ده به آنچه که اکرام کردهای
انعام کردنت به من انعام ثانی است
کاول مرا تو لایق انعام کردهای
حسنت بود به دیدهٔ خاصان عیان تو رخ
مستور کردهای ولی از عام کردهای
ای زلف یار تا تو شدی دام دل مرا
آزادم از مشقت هر دام کردهای
ای دل چه شیوه است به کار تو کاینچنین
آهوی چشم یار به خود رام کردهای
ای آه شعلهبار چه داری به سر مگر
کاین گونه قصد خرمن ایام کردهای
جز پختگی به کار نیاید به راه عشق
با خام طبعگو طمع خام کردهای
شهدی که از کلام تو ریزد همی صغیر
بیشک ز لعل نوشلبی وام کردهای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.