تا دل به مهر آن بت عیار بستهام
از هر دو کون دیده بیکبار بستهام
عشق بتی فتاده چنان در سرم که دست
از کیش خود کشیده و زنار بستهام
روزم سیاه و حال پریشان بود مدام
زاندم که دل به طرهٔ دلدار بستهام
از خاندان زاهد خود بین بریدهام
الفت به خانوادهٔ خمار بستهام
خارم و لیک آب بقا میخورم همی
تا خویش را به آن گل بیخار بستهام
ارزان جهان باهل جهان من از این سرا
عزم دیار کردهام و بار بستهام
هر کس صغیر دل بکسی بسته است و من
دل بر علی و عترت اطهار بستهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.