گنجور

 
صغیر اصفهانی

سلطان نفس خود شو و مالک رقاب باش

روشن ضمیر خویش کن و آفتاب باش

خواهی بقاف قرب رسی از تمام خلق

سیمرغ وار در پس قاف حجاب باش

تا کی روی بمدرسه از بهر قیل و قال

تدریس خویشتن کن وام الکتاب باش

زین قیل وقال بگذر و الهام حق شنو

مانند کوه تشنهٔ فیض سحاب باش

ابلیس از غرور عبادت رجیم شد

ای شیخ بر حذر ز غرور ثواب باش

از بهر بد حساب بود گیرودار حشر

زان گیرودار تا برهی خوش حساب باش

بگذر ز کام هر دو جهان در طریق عشق

همچون صغیر از دو جهان کامیاب باش