چند به چهره افکنی زلف سیاه خویش را
از نظرم نهان کنی روی چو ماه خویش را
اینقدر از غم توام حال نمانده تا مگر
شرح دهم به پیش تو حال تباه خویش را
شاهی و غمزهات بود خیل و سپاه و کردهای
امر به غارت جهان خیل و سپاه خویش را
من همه پای تا به سر ذلت و مسکنت شدم
تا تو نمودیام همی شوکت و جاه خویش را
مه به برت سها بود شه به درت گدا بود
گر شکنی روا بود طرف کلاه خویش را
دوختهام به راه تو چشم که از ره وفا
آیی و پا نهی به سر چشمبهراه خویش را
بین من و حبیب من واسطه آه و ناله شد
ای دل خسته قدردان ناله و آه خویش را
پیش تو کرده هر کسی سینه خویشتن سپر
تا به دل که افکنی تیر نگاه خویش را
یاد کند صغیر اگر زلف تو را روا بود
زآن که به خاطر آورد روز سیاه خویش را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره میکند و از غم و اندوه ناشی از دوری از او صحبت میکند. او lament میکند که چقدر دلش از غم معشوق پر است و نمیتواند حال خود را بیان کند. شاعر احساس حقارت و ذلت میکند و به خاطر معشوق خود به پایینترین درجات تنزل آمده است. او با اشتیاق منتظر است تا معشوق به او نگاهی بیفکند و با دل شکستهاش یادآور روزهای سخت خود میشود. در نهایت، شاعر به مقام و جایگاه عشق اشاره میکند که نه تنها سدی بین او و محبوبش است، بلکه یادآور زحمات و آلام او در راه عشق است.
هوش مصنوعی: چند بار میخواهی با موهای سیاهت چهرهات را پنهان کنی؟ مگر میشود که چهرهای همچون ماه را از دید من دور کنی؟
هوش مصنوعی: دیگر آنقدر از غم تو بیحال شدهام که نمیتوانم وضعیت خراب خود را به تو بگویم.
هوش مصنوعی: شما با زیبایی و جاذبهتان، قدرت و نفوذی شگرف دارید و این خود به مثابه یک حکومت است که فرمان شلیکی به سوی دنیا را صادر کردهاید.
هوش مصنوعی: من از سر تا پا در ناچیزی و حقارت غرق شدم تا تو بزرگی و مقام خود را به من نشان دادی.
هوش مصنوعی: ماه در آغوش توست و پادشاه در درگاه تو فقیر به نظر میرسد. اگر بخواهی، این کاملاً درست است که طرفی از کلاه خود را بشکنی.
هوش مصنوعی: چشمانم را به راه تو دوختهام تا از مسیر وفا بیایی و قدم بر دلم بگذاری، به امید دیدار تو که بیتاب تو هستم.
هوش مصنوعی: بین من و دوست عزیزم، نالهها و اندوهها فاصله انداخته است. ای دل خسته، قدر نالهها و اندوههای خود را بدان.
هوش مصنوعی: هر کسی برای تو خود را سپر کرده است تا اگر تیر نگاهت به دلش اصابت کند، آسیب نبیند.
هوش مصنوعی: اگر کودک یاد تو را کند، به خاطر زلفت، این جایز است، چون او روزهای دشوار خود را به خاطر میآورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پیش تو عرضه می کنم حال تباه خویش را
تا تو نصیحتی کنی چشم سیاه خویش را
سرزنشم مکن که تو، شیفته تر ز من شوی
بینی اگر به ناگهان چشم سیاه خویش را
چون به کرشمه کژ کنی، طرف کلاه خویش را
قبلهٔ عالمی کنی، روی چو ماه خویش را
چرخ کلاه آفتاب، از سر رشک بفکند
گر تو به چرخ بر زنی، عکس کلاه خویش را
از پی آنکه تا مگر، اسب تو پی بر او نهد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.