گنجور

 
صغیر اصفهانی

چندانکه سیل دیده من بیشتر شود

زان بیش آتش ستمش شعله ور شود

گفتم دلش به آه گدازم ولی مدام

سختی بر آن فزاید و این بی اثر شود

دوران هجر دلبر و ایام عمر من

آن هی طویل گردد و این مختصر شود

از پا روم به مدرسه وز سر بمیکده

کان راه طی بپا ولی این ره بسر شود

یارب که پیر میکده و شیخ مدرسه

آن برقرار باشد و این دربدر شود

نالد صغیر بر در دلدار خود مگر

آنشاه زین گدای درش باخبر شود

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode