قُلْ أَ أُنَبِّئُکُمْ بِخَیْرٍ مِنْ ذٰلِکُمْ لِلَّذِینَ اِتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنّٰاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهٰارُ خٰالِدِینَ فِیهٰا وَ أَزْوٰاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوٰانٌ مِنَ اَللّٰهِ وَ اَللّٰهُ بَصِیرٌ بِالْعِبٰادِ (۱۵) اَلَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنٰا إِنَّنٰا آمَنّٰا فَاغْفِرْ لَنٰا ذُنُوبَنٰا وَ قِنٰا عَذٰابَ اَلنّٰارِ (۱۶) اَلصّٰابِرِینَ وَ اَلصّٰادِقِینَ وَ اَلْقٰانِتِینَ وَ اَلْمُنْفِقِینَ وَ اَلْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحٰارِ (۱۷)
بگو آیا خبر دهم شما را به بهتر از آنتان از برای آنها که پرهیز کردند نزد پروردگارشان بهشتهایی است که میرود از زیرشان نهرها جاودانیان در آن و جفتان پاکیزه و خشنودی از خدا و خدا بیناست ببندگان (۱۵) آنان که میگویند ای پروردگار ما بدرستی که ما گرویدیم پس بیامرز ما را گناهان ما و نگاهدار ما را از عذاب آتش (۱۶) شکیبایان و راستگویان و فرمانبرداران و نفقهکنندگان و آمرزش خواهندگان در سحرگاهان (۱۷)
گو کنم آیا شما را من خبر
از نکویی های نیکان در سیر
آن کسانی کز خدا دارند خوف
روحشان بر حسن دین باشد به طوف
هستشان از رب، بهشت و شهرها
جاری اندر زیر هر یک نهرها
هست آن جنّات اخلاق و صفات
نهرهای جاری آمد واردات
وآن کسان باشند جاوید اندر او
جفتهای پاک و حالات نکو
هست رضوانشان ز حق، یعنی رضاست
آنکه بینا بر عباد اندر خفاست
ربّنا گویند آن قوم از ادب
کاهل ایمانیم و آمرزش طلب
ده به آمرزش ره، ای غفارمان
هم نگهدار از عذاب نارمان
صابرین و صادقینند آن گروه
که نیایند از اطاعت بر ستوه
صابر اندر امر و نهی کردگار
راستگو در فعل و ترک از اختیار
قائمند و دائم اندر بندگی
می دهند اموال خود در زندگی
مالها بهر رضای حق دهند
تا که دین را قوّت و رونق دهند
اندر اسحارند آمرزش طلب
هر دم افزایند بر عشق و ادب
از ذنوب هستی خود لا شوند
باقی اندر هستی مولی شوند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.