گنجور

 
صفی علیشاه

إِنَّ اَلَّذِینَ کَفَرُوا وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اَللّٰهِ وَ اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرٰامِ اَلَّذِی جَعَلْنٰاهُ لِلنّٰاسِ سَوٰاءً اَلْعٰاکِفُ فِیهِ وَ اَلْبٰادِ وَ مَنْ یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحٰادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذٰابٍ أَلِیمٍ (۲۵) وَ إِذْ بَوَّأْنٰا لِإِبْرٰاهِیمَ مَکٰانَ اَلْبَیْتِ أَنْ لاٰ تُشْرِکْ بِی شَیْئاً وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطّٰائِفِینَ وَ اَلْقٰائِمِینَ وَ اَلرُّکَّعِ اَلسُّجُودِ (۲۶) وَ أَذِّنْ فِی اَلنّٰاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجٰالاً وَ عَلیٰ کُلِّ ضٰامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ (۲۷) لِیَشْهَدُوا مَنٰافِعَ لَهُمْ وَ یَذْکُرُوا اِسْمَ اَللّٰهِ فِی أَیّٰامٍ مَعْلُومٰاتٍ عَلیٰ مٰا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ اَلْأَنْعٰامِ فَکُلُوا مِنْهٰا وَ أَطْعِمُوا اَلْبٰائِسَ اَلْفَقِیرَ (۲۸)

بدرستی که آنها که کافر شدند و باز می‌دارند از راه خدا و مسجد الحرام که گردانیدیم آن را برای مردمان که یکسان باشد مقیم در آن و دارد از خارج و کسی که اراده کند در آن بسبب عدول از حق بغیر حق در چشانیم او را از عذاب پر درد (۲۵) و هنگامی که تعیین کردیم برای ابراهیم جای آن خانه که شریک مگردان با من چیزی را و پاک گردان خانه مرا برای طواف‌کنندگان و ایستادگان و راکعان ساجدان (۲۶) و ندا در ده در مردمان بحج تا بیایند ترا پیادگان و بر هر شتری لاغر که آیند از هر راه دوری (۲۷) تا حاضر شوند منافعی که برای ایشانست و یاد کنند نام خدا را در روزهای معلوم بر آنچه روزی کرد ایشان را از زبان بسته شتر و گاو و گوسفند پس بخورید از آنها و بخورانید سختی کشیده درویش را (۲۸)

آن کسان که بر خدا کافر شدند

از ره حق مردمان را ره زدند

باز می دارندشان هم در کلام

از طواف مسجد و بیت الحرام

مسجدی کز بهر مردم ساختیم

هست یکسان اندر آن باد و مقیم

یعنی از صحرانشینیان و اهل شهر

جمله دارند از طواف کعبه بهر

ره ندادن حاج را در خانه ها

هست خود مکروه اهل مکه را

بلکه باشد نزد عامه آن حرام

که شود کس مانع حاج از مقام

حکم فاروق معظم شد چنین

آن خلیفۀ ثانی اندر ملک دین

که نبندند اهل مکه وقت حج

بابهای خانه ها را بر نهج

تا در آنجا حاجیان منزل کنند

نی ز کُره این، بل ز میل دل کنند

وآنکه خواهد گردد او از راه هم

در زمین مکه ز الحاد و ستم

ما چشانیمش عذابی دردناک

تا در آن ماند به خسران و هلاک

یاد کن کردیم تعیین چونکه ما

مر مکان بیت ابراهیم را

پس به او گفتیم کای کامل تمیز

شرک بر ما می میاور هیچ چیز

پاک کن بیتم ز بهر طائفین

هم ز بهر قائمینِ این زمین

وآن کسان که راکعند و ساجدند

در عبودیّت نشان واحدند

کن نداء مر مردمان را بهر حج

که پیاده یا سواره بی حرج

سوی تو آیند از نزدیک و دور

طاعت حق را در این دارالحضور

مر سواره بر شترهای نزار

که به سوی مکه آیند از دیار

از ره دور و فراخ از هر طریق

می رسند از وجه مِن فَجٍّ عَمِیق

بر منافع تا مگر حاضر شوند

تائب و مسعود و مستغفر شوند

نام حق وز بهر آن کآرند یاد

روزهای خاص معلوم آن عباد

کآن خو د از ذی الحجه عشر اول است

طاعت اندر وی به تحقیق افضل است

ذکر حق در وقت نحر افزون کنند

ذبح آن بسته زبانان چون کنند

که مر ایشان راست روزی از خدای

چارپایان زبان بسته به جای

کافران قربانی از نام بتان

می نمودند و نمی خوردند از آن

حق به هم زد آن رسوم باطله

که مر ایشان را بر آن بُد مشغله

گفت زآنها هم خورید و هم دهید

بر هر آن محتاج کش محنت رسید