إِنَّ اَللّٰهَ یُدْخِلُ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ جَنّٰاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهٰارُ إِنَّ اَللّٰهَ یَفْعَلُ مٰا یُرِیدُ (۱۴) مَنْ کٰانَ یَظُنُّ أَنْ لَنْ یَنْصُرَهُ اَللّٰهُ فِی اَلدُّنْیٰا وَ اَلْآخِرَةِ فَلْیَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَی اَلسَّمٰاءِ ثُمَّ لْیَقْطَعْ فَلْیَنْظُرْ هَلْ یُذْهِبَنَّ کَیْدُهُ مٰا یَغِیظُ (۱۵) وَ کَذٰلِکَ أَنْزَلْنٰاهُ آیٰاتٍ بَیِّنٰاتٍ وَ أَنَّ اَللّٰهَ یَهْدِی مَنْ یُرِیدُ (۱۶) إِنَّ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ اَلَّذِینَ هٰادُوا وَ اَلصّٰابِئِینَ وَ اَلنَّصٰاریٰ وَ اَلْمَجُوسَ وَ اَلَّذِینَ أَشْرَکُوا إِنَّ اَللّٰهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ اَلْقِیٰامَةِ إِنَّ اَللّٰهَ عَلیٰ کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ (۱۷) أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اَللّٰهَ یَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِی اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ مَنْ فِی اَلْأَرْضِ وَ اَلشَّمْسُ وَ اَلْقَمَرُ وَ اَلنُّجُومُ وَ اَلْجِبٰالُ وَ اَلشَّجَرُ وَ اَلدَّوَابُّ وَ کَثِیرٌ مِنَ اَلنّٰاسِ وَ کَثِیرٌ حَقَّ عَلَیْهِ اَلْعَذٰابُ وَ مَنْ یُهِنِ اَللّٰهُ فَمٰا لَهُ مِنْ مُکْرِمٍ إِنَّ اَللّٰهَ یَفْعَلُ مٰا یَشٰاءُ (۱۸)
بدرستی که خدا در میآورد آنان را که گرویدند و کردند کارهای شایسته در بهشتهایی که میرود از زیر آنها نهرها بدرستی که خدا میکند آنچه میخواهد (۱۴) کسی که باشد که گمان برد که هرگز یاری نخواهد کرد او را خدا در دنیا و آخرت پس بگو که دراز کند ریسمانی بر آسمان پس قطع کند پس نظر کند که آیا میبرد حیلهاش آنچه را بخشم میارد (۱۵) و همچنین فرو فرستادیم آن را آیتهای روشن و بدرستی که خدا هدایت میکند آن کسی را که میخواهد (۱۶) بدرستی که آنان که ایمان آوردند و آنان که یهود شدند و صائبان و ترسایان و گبران و آنان که شرک آوردند بدرستی که خدا حکم میکند میانشان روز قیامت بدرستی که خدا بر همه چیز گواه است (۱۷) آیا ندیدی که خدا سجده میکند مر او را هر که در آسمانها و هر که در زمین است و آفتاب و ماه و ستارگان و کوهها و درخت و جنبندگان و بسیاری از مردمان و بسیاری ثابت شد بر او عذاب و کسی را که خوار کند خدا پس نیست مر او را هیچ عزیز دارنده بدرستی که خدا میکند آنچه میخواهد (۱۸)
حق درآرد مؤمنان را در جنان
وآنکه کرده کار نیکو در جهان
بوستانها که مر آنها را ز زیر
میرود جوهای آب اندر مسیر
می کند آن را که می خواهد خدا
یَفعَلُ االلهَ مَایُریِدُ وَ مَایَشَآء
هر که را هست این گمان اندر خفا
که نباشد یار پیغمبر خدا
هم بندهد یاری او را در دو کون
آن چنان که وعده داد او ر ا به عون
یا که این باشد گمان که رازقش
نیست رزّاق العباد از سابقش
باید آویزد به سقف خانه او
ریسمانی پس ببندد بر گلو
بکشد آن را قطع تا گردد نفس
وارهد جانش از این تنگین قفس
پاره ای گویند یعنی زآن رسن
بر فلک بالا رود اندر زمن
تا نماید دفع نصرت از رسول
یا کند در رزق خود جهد آن فضول
پس ببیند کید او آیا برد
آنچه حقش در مشیّت پرورد
این مثل باشد چنان کز ما یکی
چاره نتواند چو در کار اندکی
پس بگویندش کراهت گر تو راست
زین عمل خود را به حلق آویز راست
یا که رو از غیظ خود بر آسمان
تا توانی مر نمایی دفع آن
این نهایت باشد از چیزی که او
می رسد فکرش بدان در جستجو
حاصل این کز حکم حق گر ناکسی
نیست راضی خشم از آن دارد بسی
تا شود منصور خیر المرسلین
یا نباشد راضی از رزق این چنین
گو که خود را اندر آویزد به حلق
تا بمیرد، وا رهد از حقد خلق
یا رود بر آسمان در چاره اش
مر شود ساکن دل غمخو اره اش
نازل از خود ما نمودیم این چنین
مر نشان های هویدا در زمین
هر که را خواهد نماید ره خدای
نیست جز او بنده ای را رهنمای
آن کسان که بگرویدند از یقین
وز یهودان وز گروه صابئین
یعنی استاره پرستان در نشان
وز نصاری و مجوس و مشرکان
بین ایشان پس جدا سازیم ما
در قیامت چونکه آن گردد بپا
حق به هر چیزی است ذات او گواه
هم نه کس را غیر ذات او پناه
مر خدا سجده کنند او را یقین
هر که هست اندر سماوات و زمین
مهر و ماه و انجم و کوه و شجر
چارپا هست آنچه اندر بحر و بر
هم کثیر از مردمان ساجد به حق
هم کثیری بر عذابش مستحق
خوار سازد هر که را خواهد خدا
مُکرمی پس در جهان نبود ورا
می کند کاری که خواهد ذوالکرم
از اعانت وز اهانت، بی ستم
حق و لازم شد مر ایشان را عذاب
که ز سجده سرکشیدند از عتاب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.