گنجور

 
صفی علیشاه

وَ أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ وَ لاٰ تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی اَلتَّهْلُکَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اَللّٰهَ یُحِبُّ اَلْمُحْسِنِینَ (۱۹۵)

و انفاق کنید در راه خدا و میندازید بدستهای خود خودتان را بسوی هلاکت و نیکی کنید بدرستی که خدا دوست می‌دارد نیکوکاران را (۱۹۵)

هم کنید انفاق مال خویش را

در ره حق حفظ دین و کیش را

حفظ دین از اهل دین مستحسن است

وآن به مال است ار به دینی موقن است

هم نیندازید خویش از دست خویش

در هلاک از سستی آئین و کیش

سستی دین مرد را سازد لئیم

دارد از اتمام مال اندوه و بیم

می شود ز انفاق اجماع نفوس

زآن فتد دشمن در اندوه و فسوس

دست جنبان تا رود دشمن ز دست

خِسّت آری بر تو خصم آرد شکست

آنکه کرد انفاق رست از مهلکه

گشت غالب بر عدو در معرکه

تا نگویی بد سخن ز انفاق مال

وجه «لَا تُلقُواْ» چه بود اندر مقال

این است «لَا تُلقُواْ» که ز انفاق و مدد

میتوان بستن به روی خصم سد

ور نه خواهی بود در چنگش اسیر

خویش را با دستِ پر سازی فقیر

پس کنید احسان که آن سلطان جود

دوست دارد محسنان را در نمود

چیست احسان، ترک جان و بذل مال

از پی ترویج امر ذوالجلال

چیست احسان، از خودیّت رستگی

بر حق از راه فناء پیوستگی

گر دلی از سرّ احسان واقف است

هم موحد بر خدا، هم عارف است

گر جوی در راه دین داری تمیز

نیست احسان غیر عرفان ای عزیز

آنکه خود حق بود و حق را می شناخت

خُفت جای احمد (ص) و جان فدیه ساخت

آنکه جان اینسان دهد کی در غم است

کاین خلافت شیئی اندر عالم است

تا پس از پیغمبر از این رهگذر

کینه گیرد با ابابکر و عمر