گنجور

 
صفی علیشاه

وَ إِذْ آتَیْنٰا مُوسَی اَلْکِتٰابَ وَ اَلْفُرْقٰانَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ (۵۳) وَ إِذْ قٰالَ مُوسیٰ لِقَوْمِهِ یٰا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَکُمْ بِاتِّخٰاذِکُمُ اَلْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلیٰ بٰارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ ذٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ عِنْدَ بٰارِئِکُمْ فَتٰابَ عَلَیْکُمْ إِنَّهُ هُوَ اَلتَّوّٰابُ اَلرَّحِیمُ (۵۴)

و هنگامی که دادیم موسی را کتاب و فرقان تا شاید شما راه یافته شوید (۵۳) و هنگامی که گفت موسی مرقوم خود را ای قوم بدرستی که شما ستم کردید خودهاتان را بسبب گرفتن شما گوساله را پس بازگشت کنید بسوی پروردگار خود، پس بکشید خودهاتان را این بهتر است برای شما نزد پروردگارتان، پس پذیرفت بر شما بدرستی که او توبه‌پذیر مهربانست (۵۴)

« کشتن قوم موسی(ع) یکدیگر را »

وآنکه ما دادیم موسی را کتاب

تا شما یابید راهی بر صواب

وآنکه موسی گفت قوم خویش را

که به خود کردید ظلم از ناسزا

زینکه بگرفتید مر گوساله را

بر پرستش دعوت محتاله را

پس ایاب آرید بر پروردگار

کُشت باید خویش را زین شوم کار

در میان خویش بگذارید تیغ

هیچتان نآید ز قتل خود دریغ

مر شما را بهتر است این قتل و مرگ

نزد حق از عالم پر ساز و برگ

تیغ بنهادند در خود آن گروه

تا که شد از کُشته هر جا تلّ و کوه

موسی آمد در تضرّع کای اِله

مجرمان را هم تویی یار و پناه

کس نماند از ما دگر فریادرس

گفت بخشیدیم، گو سازند بس

کشتگان و زندگان بخشیده اند

در ظلال رحمت آرامیده اند

این قتال آن میلها را هِشتن است

نفس از تیغ ریاضت کُشتن است

وآن حظوظ نفس کو از هر نمط

حق به باطل پوشد از سهو و غلط