تو عبدالوالی آنرا دان که مطلق
بود والی بکل ما سوی الحق
بخلق او را ولایت در ظهور است
ولی ناس در کل امور است
بنفس خویش مستولی چنان شد
که والی بر نفوس دیگران شد
بود زان هفت تن کاهل نیازند
بظل عرش با صد اعتزازند
تو گو هم باشد اول زان هیاکل
ظهورش در جهان سلطان عادل
بعالم شاه و ظل الله باشد
معین خلق بر دلخواه باشد
ز خوبیها بنزد با تمیزان
ورا سنگینتر از خلقست میزان
چو خیرات خلایق و آنچه نیکوست
سراسر وضع او را در ترازوست
ز حق در ارض و افلاکست مشهور
بحق محفوظ و از حق است منصور
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.