گنجور

 
صفی علیشاه

بود ظل اله انسان کامل

کمالات حق او را جمله حاصل

تحقق یافت بی‌نقص دوئیت

جناب او بجمع واحدیت

بود مرات جمع ذات واحد

کمال واحدیت ز او مشاهد

بهر دوری عیان در عالم او بود

بد اریک ور هزاران آدم او بود

همیشه یار ما یکتاست در دهر

نکوتربین که بی‌همتاست درد هر

نه پنداری که جز او آدمی هست

و یا جز ملک عشقش عالمی هست

بیکتائی سخن با راستان کرد

هر آن یکتا شد از وی داستان کرد

جمال خویش در وی ذوالکرم دید

بمرأت ازل حس قدم دید