سوادالوجه فیالدارین رازیست
که از بهر فقیران امتیازیست
از آن فقر حقیقی مرتسم شد
رجوع عبد بر اصل عدم شد
بدنیا و آخرت پنهان و پیدا
فنا فیالله گردید او بیکجا
از آن کارسیه رویان بکام است
هولله است هر فقری تمام است
سوادالوجه چون گشتی زدارین
ز پیشت خاست یکجا گرد کونین
نه عالم ماند و نی آثار عالم
نه یاد خلق و نه دیدار عالم
چنان ثابت کند در خود فنا را
که نه خود را بداند نه خدا را
ز عارف حیرت اندر حیرت اینست
فنای فیالفنا در وحدت اینست
چون کونینش ز خاطر شد فراموش
نداند هم که یارستش هم آغوش
سوادالوجه دون اینمقام است
در اینجا فقرها تام التمام است
در اینجا جای تقریر و بیان نیست
ز فقر و از فقیر اینجا نشان نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره مفهوم فقر و فنای در خداوند است. شاعر به اهمیت و ارزش فقر حقیقی اشاره میکند که به انسان، به ویژه فقیران، امتیاز میدهد. او بیان میکند که در حالتی از فنا و وحدت با خداوند، نه از عالم و یاد خلق خبری است و نه حتی خود را میشناسد. این وضعیت نشاندهنده مرتبهای از عرفان است که در آن انسان به کمال فقر میرسد و هیچ چیزی جز خداوند نمیبیند. شاعر تأکید میکند که در این مقام، دیگر بحث و گفتوگویی درباره فقر و فقیر وجود ندارد، زیرا در اینجا همه چیز به خداوند متصل است و به نوعی از عدم و عدم شناخت میرسد.
هوش مصنوعی: در زندگی دو جهان، چهرهنما چیزی است که برای نیازمندان به عنوان فرصتی ویژه به حساب میآید.
هوش مصنوعی: از آن فقر واقعی، حالت و نشانهای در وجود شخص ایجاد شد که او را به حقیقیترین اصل وجود، یعنی عدم، بازگرداند.
هوش مصنوعی: او در این دنیا و آخرت، ظاهر و باطنش در حال فنا و زوال است و به نوعی در عشق و اتحاد با خداوند به یک مرحله رسیده است.
هوش مصنوعی: از آن کس که زیباییاش چشمنواز است، کارش خالی از ترس و دغدغه است و هر نوع فقر و کمبود در زندگیاش به پایان رسیده است.
هوش مصنوعی: زمانی که چهرهی سیاه و زشت از تو دور شد، همزمان با آن، دنیای وجودت به شکلی تازه و زیبا شکل میگیرد.
هوش مصنوعی: دیگر نه دانشمندی باقی مانده و نه آثار او، نه یاد مردم در ذهنهاست و نه دیدار کسی از عالم.
هوش مصنوعی: کسی چنان به فنا و زوال خود در میآید که نه خود را میشناسد و نه به یاد خدا میافتد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که عارف در حالت حیرت به سر میبرد و در این حیرت، به مفهوم فنا در وحدت پی میبرد. به عبارت دیگر، او در جستجوی عمیق معنای وجود و اتحاد با حقیقت هستی، به مرحلهای میرسد که همه چیز را در وحدت میبیند و به نوعی از وجود خود فانی میشود.
هوش مصنوعی: زمانی که وجودش از یادش رفته است، حتی نمیداند که آیا همدمی دارد یا نه.
هوش مصنوعی: در اینجا، مقام و جایگاه والایی وجود دارد که بینیازی و ثروت در آنجا معنا ندارد و تمامی فقر و نیازمندیها در این موقعیت به کمال رسیده است.
هوش مصنوعی: این مکان مناسبی برای صحبت کردن و توضیح دادن نیست، زیرا نشانی از فقر و فقیر در اینجا دیده نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.