گنجور

 
صفی علیشاه

یک از سر ربوبیت بتحقیق

ز من بنیوش و از دل دار تصدیق

بود موقوف تعیینش بمربوب

که لابد برد و نسبت اوست منسوب

یکی مربوب باشد زان دو نسبت

که در اعیان ثابت داشت غیبت

خود از وی غیر نامی در قلم نیست

بجز اعیان ثابت در عدم نیست

بود موقوف بر معدوم معدوم

خود این بر اهل تحقیق است معلوم

ز قول سهل گویند اهل عرفان

ربوبیت ورا سریست پنهان

که گر ظاهر شود آنسر قابل

ربوبیت شود البته باطل

ز محیی ‌الدین بود این نکته تعبیر

که ظاهر را بزایل کرده تفسیر

شود یعین اگر زایل خود آن سر

ربوبیت شود باطل بظاهر

ببطالان حکم از آنره کرد کامل

که موقوف علیه اوست زایل

دگر گوید صفی بر وجه تحقیق

چو حقش در معانی داده توفیق

بود سر شرط آن مستور بودن

ز اظهار و نمایش دور بودن

اگر ظاهر شود از اصل سر نیست

بود سر مستتر، وان مستتر نیست

پس او از معنی خود گشته موضوع

بر او اطلاق سر نهی است و ممنوع

چو اینعالم بترتیب است موجود

وجود جمله هم در علم مشهود

بود سر ربوبیت همان علم

نخواهد گشت ظاهر در عیان علم

اگر ظاهر شود فرض محال است

بحال خویش ثابت در کمال است

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode