رسومات علوم آمد مشاعر
در انسان گر شعورت هست حاضر
رسومت هست اسماء الهی
که ظاهر در مظاهر شد کماهی
ز علم و سمع و بینش در مقابل
شئوناتی نمود اندر هیا کل
چه هیکل پرده دارالقرار است
میان حق و خلق آن مستعار است
ز ما بین این حجاب ار مرتفع شد
عیان گشت آنچه دیدش ممتنع شد
از این دریاب سرمن عرف را
شناس آن نفس بر حق متصف را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.