چو به درد خوی کردی به دوا توان رسیدن
به قضا رضا چو دادی به خدا توان رسیدن
چو خیال عشقبازان به هوای دل قدم نه
که به منزل محبت نه به پا توان رسیدن
به درآ ز راه چشمم چو نگاه، دلنشین شو
که ز مروه چون گذشتی به صفا توان رسیدن
دل من ز دجلهٔ غم به کنار، بانگ می زد
که توان گذشتن از ما به شما توان رسیدن
مرو از پی خیالی بنشین به گوشهٔ دل
که به این حیات ناقص به کجا توان رسیدن
ز مجاز چون گذشتی به حقیقت آشنایی
که ز سایه گر بریدی به هما توان رسیدن
به صفای خود سعیدا بنشین به گوشهٔ دل
که به این حیات ناقص به کجا توان رسیدن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.